دلایل ایجاد کننده دروغ در کودکان و راهکارهای درمانی
مقدمه:
بسیاری از مشكلات جسمی و عادتهای ناپسندی كه در انسان شكل می گیرند، ریشه در دوران كودكی و تنش های روحی این مرحله حساس زندگی دارند. شناخت هر چه بیشتر این رفتارها و عادتهای نامناسب و رفع آنها در همان دوره كودكی از ایجاد عوارض پایدار و غیرقابل تغییر در مراحل بعدی زندگی جلوگیری می كند.
===> دلایل دروغ با رنگ زرد مشخص شده
===> راهکارهای درمانی با رنگ سبز مشخص گردیده اند .
چرا بچه ها دروغ می گويند؟
دروغگويي از نظر لغوي به معناي كتمان واقعيت است. فرد دروغگو از طريق دروغ گفتن ضعفهاي خود را مي پوشاند و شنونده را گمراه مي سازد. خود را از تنبيه نجات مي دهد و بدان وسيله توجه ديگران را به خود جلب مي كند. يكي از عوامل دروغگويي، ترس در كودكان است. اگر كودك به سبب راستگويي تنبيه شود، در آينده براي نجات و رهايي از مجازات به دروغگويي متوسل مي شود. والدين و مربيان بايد از هر كودك انتظاراتي داشته باشند كه با واقعيات و امكانات او منطبق است در غير اين صورت دروغگويي كودك تقويت و تشديد خواهد شد. همه انسانها در محدوده اي برابر پا به عرصه وجود مي گذارد. هيچكس از كودكي دروغگو به دنيا نيامده است. همه انسانها راه فكر كردن و توجيه اعمال خويش را از ديگران آموخته و تكامل يافته اند. درستي يا نادرستي از طريق كلمات و اعمال ديگران به ما القا مي شود و ما اين كلمات و اعمال را در ذهنيات خود تلفيق كرده، سرانجام شخصيت خود را شكل مي دهيم.
به مثالهايي چند از توجيه افرادي كه در مواردي دچار اشتباه شده اند دقت كنيد:
من حق داشتم كه اين خطاها را انجام دهم ، افراد ديگر زياد به اين مسأله اهميت نمي دهند هركس ديگري هم كه بود همين كار را مي كرد . راستي شما فكر مي كنيد كه اين گونه توجيهات استادانه چگونه توسط بعضي از جوانان ونوجوانان بيان مي شوند؟
آنها اين مسائل را از جامعه خود آموخته اند، از كساني كه با آنها سروكار دارند و با ارزيابي اعمال درست و نادرست كه توسط ذهنيات هر يك انجام شده است اعمال خود را با اين گونه توجيهات همراه مي سازند. به خاطر همين است كه مي گوييم والدين نقش مهمي در تكوين شخصيت فرزندان خود بازي مي كنند و اين نقش در سالهاي اوليه تربيت كودكان ارزشي به غايت والا دارد. براي اينكه فرزندان خود را راستگو تربيت كنيم ابتدا مي بايست نسبت به اعمال خود نهايت دقت را داشته باشيم و نيز درارتباط خود با ديگران دقت كنيم، زيرا در يك جامعه معمولاً تربيتهاي متفاوتي وجود دارد. تربيت كودك مي بايست از همان دوره طفوليت او آغاز شود، صداقت و راستگويي از مواردي است كه بايد قبل از سنين مدرسه به آن توجه شود. البته ما بايد توجه داشته باشيم كه كودك اساساً قصد فريب والدين را ندارد، ولي توجيهات او راهي براي فرار از مجازات است.سلامت و مهر
دروغ گفتن يكي از رفتارهاي متداول كودكان 4ـ5 ساله است كه از لحاظ اخلاقي اشكالي ندارد.
2 نوع دروغ گویی متداول کودکان 4-5 ساله :
- كودكان در اين سن و سال معمولاً به دو شكل دروغ مي گويند كه نخستين آن خيال پردازي است، كودك با جعل داستان يا با طرح مبالغه آميز بعضي از واقعيات، اغلب خواسته خود را با ما درميان مي گذارد و غيرمستقيم از اميالش صحبت مي كند. در اين صورت بهتر است كه پدر ومادر در تأييد خواسته كودك حرف بزنند.
- دروغ نوع دوم دروغ به اصطلاح مفيد است، دروغي است كه بزرگترها هم مي گويند و آن رابه حساب دروغ مصلحت آميز مي گذارند تا به جاي نتيجه بد، نتيجه خوب بگيرند. در اين مرحله از رشد كودك تنها كار درست را در خواسته خود مي جويد و با استفاده از دروغ براي رسيدن به خواسته اش ترديدي به خود راه نمي دهد. در اين موارد بايد به كودك تفهيم كنيم كه از راستگويي و صداقت او خوشحال مي شويم بايد بداند كه دروغ و دروغگويي را دوست نداريم. بايد توجه داشت كه اين مسأله در سنين بالاتر رفتاري ناپسند است كه به كودك شخصيت ساختگي و تصنعي مي بخشد.salamatomehr
هرگاه كودك شما در موقعيت نامطمئن و ناامن قرار گيرد و احساس خطر يا حقارت كند به گفتن دروغ متوسل مي شود. كودك دروغگو به گفته هايش ايمان ندارد و به طور قاطع و صريح حرف نمي زند، به تدريج اعتماد خود را به ديگران از دست مي دهد و نسبت به اطرافيان بدبين مي شود. متأسفانه برخورد بسياري از والدين در اين موارد با تنفرهمراه است زيرا از خود سؤال مي كنند كه چرا فرزندشان دست به چنين عملي زده است؟
در برخورد با چنين مواردي والدين نبايد به چشم يك آدم دروغگو به كودك نگاه كنند و يا دائماً به آنها ظنين باشند زيرا چنين برخوردي عواقب ناگواري را به همراه خواهد داشت. براي درمان دروغگويي شناخت علل آن كاملاً ضروري است.
محتوا:
دروغگویی كودكان
دروغگویی یعنی این كه شخصی به قصد گول زدن دیگران خلاف واقعه ای را بیان كند. در چهار تا پنج سالگی دروغگویی اغلب جنبه تخیلی دارد و كودك به شرح زندگی و تصورات خلاقانه، ولی خام و غیردقیق كودكانه و خیالی خود می پردازد. البته قصد كودك گول زدن نیست بلكه فقط می خواهد تصورات خیالی خود را با دیگران در میان بگذارد. دروغگوها افرادی بی قرار، عصبانی و ناآرام هستند و دروغگویی نشانه ناراحتی هیجانی و روانی آنهاست. برای درمان باید هر چه زودتر به رفع علت آن اقدام نمود. والدین نباید در حضور كودك دروغ بگویند و در صورت اجبار باید حقیقت به كودك گفته شود.
یك دوره روان درمانی طولانی برای نوسازی شخصیت و رشد جنبه های عاطفی، اخلاقی و وجدانی ضروری است.
رفع احتیاجهای مادری، عاطفی و حذف تنبیه یا رشوه دادن به پیشگیری و درمان كمك می كند.
پیاژه روانشناس معروف فرانسوی کشف کرد که کودکان تا حدود 4 سالگی بر اساس خشنودی والدینشان رفتار میکنند؛ بنابراین هر چیزی که مامان و بابا را خوشحال کند، خوب است و هر چیزی آنها را ناراحت و عصبانی کند، بد است. بنابراین طبیعی است دختر بچهای که گلدان مورد علاقه مادرش را شکسته، به وی بگوید که او آن را نشکسته است.
دکتر آرتور اَپل بل طی پژوهشی با 88 کودک 6 تا 9 ساله به این نتیجه رسید که فقط 2/18 درصد از 6 سالهها تفاوت بین حقیقت و افسانه و دروغ را میفهمند، ولی تا حدود 9 سالگی تقریباً همه کودکان میفهمد که داستانها واقعی نیستند. بنابراین پی بردن به تفاوت بین حقیقت و دروغ و افسانه نیاز به زمان دارد. گاهی حتی کودکان کلاس اول هم ممکن است این تفاوت را به خوبی درک نکرده باشند.
کودکان 10 سالهای که به طور مداوم دروغهای بزرگ میگویند، ممکن است دچار مشکلات جدی عاطفی و روانی باشند. برخی از این کودکان نمیتوانند بین رویا و واقعیت تفاوتی بگذارند؛ برخی دیگر میدانند که به رویابافی مشغولند، ولی از این موضوع احساس ناراحتی نمیکنند. تمام این کودکان به مشورت با یک متخصص نیازمندند.
انواع دروغگويي در كودكان را به صورت زير ميتوان دستهبندي كرد:
1- دروغ براي جلب توجه
زماني كه كودك، توجه مثبت دیگر افراد مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دريافت نميكند، با دروغگويي و بزرگ جلوهدادن خود، سعي در جلب اين توجه خواهد كرد. فراموش نكنيد كه براي کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتي از نوع منفي آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهي است.سلامت و مهر
2ـ دروغهاي خيالبافانه
اين نوع دروغگويي، مخصوص كودكان كمسنوسالتر و خيالپرداز است. اين نوع خيالبافيها و غيرواقعي بودن آنها را هرگز نبايد به روي آنان آورد و بهعبارتي، بهجاي هرگونه توجه و تمركز، بايد از كنار آنان گذشت.
3ـ دروغ بازي
اين نوع دروغ، شبيه نوع قبلي يعني دروغهاي خيالبافانه است كه با آن، كودكان سعي دارند ديگران حوادث تخيلي يا بازيهاي آنان را باور كنند.
4ـ دروغ مبهم
كودك وقتي ناتوان از ابراز احساسها و فکرهای خويش است، با سرهمبندي و بههم چسباندن جملههايي، سعي در بيان آن احساسها دارد اما بزرگترها تصور ميكنند كه او در حال دروغگويي است.
5ـ دروغ انتقامجويانه
اين نوع دروغ، از نفرت و خشم كودك ناشي ميشود.
6ـ دروغ محدود و ساختگي
اين نوع دروغ، بيشتر وقتها از ترس تنبيه، تهديد و توهين مادر و پدر و يا مربيان و بزرگترها صورتميگيرد.
7ـ دروغ خودخواهانه
اين دروغ، حساب شده است و جهت فريب دادن ديگران صورتميگيرد و بهطور معمول براي بهدست آوردن يكچيز يا وضعيت مطلوب از سوي كودك، ابراز ميشود.
8ـ دروغ مصلحتي
كودكان، اين نوع دروغگويي را به حساب خودشان براي مراقبت از دوستي كه در يك وضعيت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بيان ميكنند.
9ـ دروغِ عادتي يا عادتشده
اين نوع دروغها به دليل نتيجه گرفتنهاي قبلي از دروغهايي است كه پيش از اين، ابراز شده و بهعنوان يك الگوي رفتاري در دسترس اوست و برايش كاركرد داشته است.salamatomehr
علل ایجاد دروغگویی در کودکان
دروغ گفتن كودكان، دلیلهای بسيار متفاوتي دارد. در ميان كودكان كمسنوسالتر، دروغگويي معنايي مشابه آنچه بزرگترها ميشناسند، ندارد بلكه بيشتر جنبهي خيالبافي دارد. بنابراين، قصد آنان هرگز فريب دادن ديگران نيست.
اما عمدهترين دليل دروغ گفتن از سوي كودكان در سنين بالاتر، فشار بزرگترها به آنان براي گفتن جزئيات دقيق يك ماجراست. اين تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ ميكند و از اينجا كودكان، دروغگويي را ياد ميگيرند چراكه دروغ گفتن، آنان را از تنبيهشدن بازميدارد و آنان، اين نكته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموختهاند. پس کودک براي گريز از تنبيه شدن و مجازات، دروغ تحويل ميدهد.
هرچه كودك، بزرگتر ميشود، از مسؤوليت اخلاقي بيشتري برخوردار شده و چون دروغگويي، وجدانش را ميآزارد، بنابراين از دروغگفتن، بيشتر پرهيز ميكند.
گاهی ممكن است كودكي به دليل خيالپردازي، متهم به دروغگويي شود. كودكان در سنين پايين گاهي خيالپردازي ميكنند و آرزوهاي خويش را به شكل يك واقعيت بيان ميكنند. مثلاً در برخي كودكان شاهديم كه در مورد دوستي صحبت ميكنند كه وجود خارجي ندارد.
گاهي نيز كودكان ترس خود را خيالپردازي كرده و به زبان میآورند. در اين مورد، مادري شكايت ميكرد كه دخترم مرتباً مرا صدا ميزند و به در پنجره اشاره ميكند و ميگويد: « مامان سوسك ...». من سريع ميروم تا سوسك را بكشم ولي خبري از آن نيست. یا مادر دیگری میگفت: وقتی دخترم خرابکاری میکند و من از او سؤال میکنم میگوید: « برادرم اینکار را انجام داده است» در صورتی که او اصلاً برادر ندارد. اين موارد نبايد با دروغگويي كودكان اشتباه شود، در اينجا كودكان آرزوها، ترسها و نگرانيهاي خود را در قالب واقعيت بيان ميكنند.
برخي از كودكان براي جلب محبت بزرگترها دروغ ميگويند؛ به عنوان مثال کودکی که دوست دارد مورد توجه والدینش قرار گیرد، خواهر یا بزرگترش را متهم به پرخاشگري ميكند. مثال دیگر، کودکی است که اظهار بیماری میکند تا مورد توجه اطرافیان قرار گیرد.
انتظار بيش از حد توان و سن كودكان نيز يكي ديگر از دلايل دروغگويي در آنان است. اين مشكل را ممكن است در اغلب خانوادههايي كه از فرزندشان هميشه انتظار عملكرد عالي دارند، ببينيم.
محدوديت افراطي و جلوگيري مدام از كارهاي مورد دلخواه كودك نيز ميتواند منجر به دروغگويي وی شود.
سرزنش كودك و تحقير وي نيز از ديگر عواملي است كه منجر به دروغگويي در او ميشود. در اين موارد دروغگويي كودكان در جهت ابراز وجود است.كودكی كه در خانواده عملاً مورد تحقیر و بی اعتنایی بوده و روزگار خود را با محرومیت گذرانده است ، بزرگترین لذتش خودنمایی و جلب توجه دیگران است . او با راستگویی و بیان حقایق واقعی هرگز قادر نیست افكار دیگران را متوجه خود كرده و اعضای خانواده را به خویش جلب كند. ناچار دروغ می گوید و گاهی دروغ های بزرگ و وحشت زا و هیجان آورمی گوید ، دروغی كه تا چند دقیقه همه را متوجه او كرده و خانواده را به جوش و خروش وا می دارد. مثلاً ، با وحشت و اضطراب ساختگی می دود و فریاد می زند : " مغازه آتش گرفت " یا خواهرم رفت زیر ماشین ! " .salamatomehr
موقعی كه افراد خانواده با نگرانی و وحشت می دوند كه خود را به محل حادثه برسانند، كودك دروغگو لذت می برد و شادمان می شود ، لذت می برد از این كه آن صحنه را به وجود آورده و منشاء این همه هیجان و جنبش شده و اعضای خانواده را مسخره كرده و اهانت های گذشته آنان را تلافی كرده است .
مسلماً روش نادرست والدین ومربیان ، كودك را به دروغگویی وا می دارد ؛ بنابراین كسانی كه می خواهند فرزندان خود را به نیكی پرورش دهند و آنان را راستگو تربیت كنند، باید از اول به طرزی صحیح وعاقلانه به شخصیت آنان احترام بگذارند و از تحقیر و اهانت آنها كه منشاء انحراف و طغیان است بپرهیزند.
گاهی آدمها برای لطمه نزدن به عواطف و احساسات طرف مقابل به او دروغ میگوید.
یكی از علل دروغگویی فرزندان ، تحمیل تكالیف سنگین به آنها و داشتن توقع بیش از طاقت كودكان است كه آنان را به راه دروغگویی می كشاند و این عادت ناپسند را در آنان ایجاد می كند. رسول اكرم (ص) در این باره می فرمایند:
اگر آنچه كه كودك در قوه و قدرت داشته و انجام داده است، از او قبول كنید و آنچه را كه انجام آن برای او سنگین و طاقت فرساست از او نخواهید، فرزند دروغگو و بدبین بار نمی آید .
بنابراین لازم است پدر و مادر و مربیان در مقام كارها ، قدرت و نیروی عادت كودكان را در نظر بگیرند و چیزی كه مطابق طاقت و توان آنهاست ، بر آنها تحمیل نكنند. چون كودك از رنجش مربی و این كه مربی ، او را تنبل و نالایق بشناسد ، واهمه دارد . لذا وقتی از انجام كار فوق طاقت خود عاجز ماند، ناچار برای حفظ شخصیت خویش به دروغ پناه می برد و در اثر تكرار، دروغگو می شود.
بهترين روش براي پرهيزدادن كودكان از دروغگفتن
یكی از مهمترین عوامل پرورش راستگویی در كودكان ، محیط خانواده است جایی كه پدران ومادران راستگو هستند و پیرامون دروغ و خلاف حقیقت نمی گردند، كودك طبعاً به راه درستی می رود و راستگو بارمی آید..
1. درمان این قبیل دروغگویی ها ملایمت و مهربانی والدین در تربیت فرزندان است. اگر والدین فرزندان خود را با اصول مهر و مؤدت پرورش دهند، اگر خانواده كانون عطوفت و رأفت باشد، اگر والدین انصاف داشته باشند و به وظایف خود در مورد فرزندان توجه كنند، بچه ها در برابر تخلفات خود دروغ نمی گویند. درمان این قبیل دروغگویی ها ملایمت و مهربانی والدین در تربیت فرزندان است. اگر والدین فرزندان خود را با اصول مهر و مؤدت پرورش دهند، اگر خانواده كانون عطوفت و رأفت باشد، اگر والدین انصاف داشته باشند و به وظایف خود در مورد فرزندان توجه كنند، بچه ها در برابر تخلفات خود دروغ نمی گویند. یکی از وظایف پدر و مادر در تربیت فرزند پرورش فطرت راستگویی کودک است. آنها موظفند در خانه طوری رفتار نمایند که اطفال به راستی و راستگویی عادت کنند و این امر از پرورش بسیاری از صفات در کودکان دشوارتر است و برای رسیدن به این نتیجه ، مراقبتهای علمی و عملی بسیاری لازم است.
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند : خدا رحمت کند کسی را که در نیکی به فرزندش کمک کند . راوی سوال کرد: چگونه ؟ و حضرت در جواب چهار دستور فرمودند:
آنچه را که کودک در قوه داشته و انجام داده است، از او قبول کند.
آنچه را انجام آن بر او سنگین است از او نخواهد.
او را به گناه وا ندارد.
به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشود.
2. مادر و پدر بايد از همان سنين اوليه با ظرافت و هوشياري، متوجه اين رفتار از سوي كودك خود باشند. اگر از همان دوران اوليه، كودك را بهخاطر دروغگويياش مورد طعن، مخالفت و يا استهزا و تنبيه قرارندهيد بلكه با آرامش، مهرباني و صبوري با او در اينباره صحبت كنيد، او نيز بهتدريج از اين نوع رفتار دست برميدارد، ضمن آنكه بايد برخورد مادر و پدر بهگونهاي باشد كه به كودك، احساس شرم و يا گناه تلقين نكنند بلكه زمينههاي بروز رفتار را از ميان بردارند.
مادر و پدر باهوش، بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبيه بلكه با بيان مثالهاي خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگويي آگاه كنند. کودک با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغگويي بينياز ديده، بنابراين، اين عمل را بهعنوان يك الگوي رفتاري، بهكلي از دست خواهد داد چراكه راههاي بهتري براي جلب توجه خويش و يا بيان و ابراز احساسها و عواطف خود پيدا ميكند. به بيان ديگر، او كمكم ميآموزد و در خود، آن را تثبيت ميكند كه نه از ترس تنبيه و قانون و يا مجازات بلكه بهدليل كنترل از درون و وجدان فردياش، از دروغگفتن پرهيز كند.
برای اینکه شانس دروغگوشدن فرزندتان کمتر شود راههای بسیار سادهای وجود دارد. خانوادهها اغلب با اشتباهات خود باعث تشویق دروغگویی در فرزندشان میشوند. بدیهی است که دروغهای جزئی والدین برای کودکان بدآموزی دارد.
اگر چه دروغگویی بعضی اوقات قابلقبول است اما به خاطر جلوگیری از دردسر یا به هر دلیل دیگری هرگز دروغ نگویید؛ برای مثال به خاطر نپرداختن پول بلیت سینما یا اتوبوس سن فرزند خود را به دروغ پایین نیاورید.salamatomehr
اگر میدانید فرزندتان خطایی انجام داده بهتر است با روش درست با او مقابله کنید.
زمانی که شما حقیقت را میدانید چرا فرزند خود را در دام دروغگویی میاندازید. لازم نیست به او کمک کنید تا حس دروغگویی را در خود تقویت کند. زمانی که فرزندتان مرتکب خطایی میشود، با عصبانیت او را بازخواست نکنید و بعد از اینکه اشتباهاتش را پذیرفت او را به سختی تنبیه نکنید.
به کودکان خود بیاموزید که دروغگویی به روابط خویشاوندی و دوستی لطمه میزند، باعث از دست دادن دوستان و کمشدن احترام دیگران نسبت به آنها میشود. اگر دیگران شما را بهعنوان یک دروغگو بشناسند زمان زیادی طول میکشد تا دوباره به شما احترام بگذارند و اعتماد کنند.
وقتی کودک برای نخستین بار یا به ندرت به شما دروغ میگوید، آن را یک بحران در روابطتان تلقی کنید. تأسف عمیق خودتان را به وضوح نشان دهید و برای کودک توضیح دهید که شما نمیخواهید آنها با این رفتارشان بهخودشان لطمه بزنند. بعد از تنبیه کردن کودک به خاطر اشتباهش او را ببخشید و دوباره آن موضوع را مطرح نکنید.
اگر فرزندتان مرتبا به شما دروغ میگوید، از عصبانیشدن، بحث و تهدید کردن خودداری کنید و تنها به ابراز تأسف عمیق بپردازید و اگر تأسفتان به خاطر دروغگویی کمکی نکرد، به آنها اجازه ندهید که با عصبانی کردنتان بر شما غلبه کنند. تأسف یا عصبانیت شما ممکن است همانند یک جایزه برای کودک عمل کند؛ یک پیروزی برای صدمهزدن به شما.
هرگز کودک را با نام دروغگو صدا نزنید زیرا شما نمیخواهید که این صفت جزو قسمتی از شخصیت کودک شود. اهمیت اعتماد در روابط را به کودک بیاموزید و خطرات ناشی از دروغگویی را به او بگویید؛ برای مثال ناراحتیتان را به وضوح نشان دهید. توصیه میشود مدت کوتاهی در آن حالت بمانید. وقتی شما به خاطر هر دروغ، کودک را تنبیه میکنید به او کمک میکنید تا از اشتباهاتش درس بگیرد.
اعتماد شما به او باعث میشود، کودک بالاخره نحوه صحیح را یاد گیرد. فرزند شما به این اعتماد و حمایت نیازمند است.
مراقبتهایتان را افزایش دهید و گاهی به درستی و نادرستی گفتهها نظارت داشته باشید. لازم است که فرزندتان بداند که شما به هیچ وجه دروغگویی را تحمل نمیکنید و آن را آسان نمیگیرید و اگر کودکتان دروغ بگوید سعی در پیدا کردن آن میکنید. برای این کار لازم است منتظر زمانی باشید که او مجددا شروع به راستگویی کند، آن موقع دست از نظارت بردارید. هرگز نظارت دائمی و بیش از حد روی فرزندتان نداشته باشید. سلامت و مهر
جستوجوی دائم برای پیدا کردن دلایل دروغگویی نشان میدهد که شما باور ندارید که فرزندتان در حال پیشرفت و بهبود است. همچنین فرزندان در زمان بلوغ نیاز به حریم شخصی دارند.
دقت داشته باشید که فرزندانتان درباره چه مسائلی دروغ میگویند؛ این یک سر نخ است برای اینکه بفهمید چطور میتوانید به آنها کمک کنید. کودکانی که درباره پول یا مقام به دیگران دروغ میگویند، شاید به یک شغل پاره وقت نیاز داشته باشند. به این ترتیب آنها میتوانند چیزهایی را که میخواهند به دست آورند.
بسیاری از دروغها به دستورات سخت و همیشگی والدین برمیگردد. در این صورت شما باید قوانین و دستوراتتان را تغییر دهید. زمانی که تردید دارید فرزندتان الکل یا مواد مصرف میکند یا خیر، سکوت احتمال دروغگویی را کمتر میکند. به او قوت قلب دهید که به خاطر صداقت، عصبانی نخواهید شد و با مهربانی سؤال کنید.
سعی نکنید بفهمید که چقدر مواد مصرف میکند و تا قبل از اینکه بفهمید چه چیزی و چه وقت مصرف میکند و چه احساسی دارد و چه چیزی اورا به این رفتار سوق داده برای حل مسئله هیچ نقشهای نکشید.
از چه راهحلهایی برای راستگو شدن کودک استفاده کنیم؟
1 ـ مفهوم حقیقت را به کودک بیاموزید.
برای این کار میتوانید از مواقع بازی استفاده کنید. در هنگام بازی موقعیتهای زیادی وجود دارد که کودک تفاوت بین واقعیت و رویا را تمرین کند. مثلاً فرض کند پدر برای کودک شکلک درمیآورد و وانمود میکند که هیولاست و کودک حتی اگر پدرش ماسک به چهره نداشته باشد، باز هم میترسد. شما به عنوان مادر میتوانید با کودک صحبت کنید و به بگوئید آیا بابا واقعاً یک هیولاست؟ آیا اصلاً میشود بابا یک هیولا باشد؟ بعد برای او توضیح دهید که دیو و هیولا یا به قول بچهها « لو لو » واقعیت ندارد وخیالی است و نباید آنها را باور کند.
2 ـ الگوی رفتاری خوبی برای کودکتان باشید.
کودکان همچون دوربین فیلمبرداری هستند. هر چه را که میبینند یا میشنوند، ضبط میکنند و بعداً آن را عیناً اجرا میکنند. مخصوصاً اگر فیلم را از اعمال کسانی که دوستشان دارند ضبط کرده باشند. بنابراین بکوشید تا الگوی راستگویی برای کودکتان باشید.
3 ـ باعث دروغگویی کودک نشوید.
وقتی سراسیمه به طرف کودک میروید و میپرسید « آیا تو از کمد بالا رفته و شیشه مربا را شکستهای؟» کودک با چهره معصومانهای میگوید « نه ». در چنین شرایطی راستگوترین کودکان هم دروغ میگویند. چون ترس یکی از علل اصلی دروغگویی است.
به جای سؤال کردن از کودک، با جمله خبری به او بگوئید که چه کاری انجام داده است. یعنی بدین شکل: « تو از کمد بالا رفتهای و شیشه مربا را شکستهای».
4 ـ جریمه دروغگویی را جریمه رفتارهای نادرست دیگر، جدا کنید. اگر قرار است کودک به دلیل چند رفتار نادرست جریمه شود، برای او مشخص کنید کدام جریمه از بابت دروغگویی اوست.
5 ـ راستگویی را تقویت کنید: برای این کار میتوانید از پاداشهای روزانه مثل آدمس یا بستنی؛ پاداشهای هفتگی مثل کتاب یا فیلم و پاداشهای ماهانه مثل عروسک یا اسباببازی استفاده کنید.سلامت و مهر
6 ـ از روش اصلاح گام به گام استفاده کنید. در این روش، کودک به خاطر رفتار صادقانه پاداش میگیرد و در مقابل دروغگویی تنبیه میشود. این روش به شکل زیر عملی میشود:
گام اول:
ابتدا باید تمرین کنید که چگونه به رفتار مطلوب کودک ( که در اینجا منظور، راستگویی کودک است) توجه نشان دهید و بدانید که از چه راههایی باید آن را تقویت نمائید (بهتر است لیستی از تقویتکنندههای خوشایند کودک را تهیه کرده و از آنها به تناسب موقعیت، استفاده کنید).
گام دوم:
در اجرای قواعد باید ثابت قدم باشید، در غیر این صورت به نتیجه دلخواه نخواهید رسید.
گام سوم:
عوامل ایجاد رفتارهای راستگویی و دروغگویی کودک را ثبت کنید. عواقب هر یک از رفتارها را نیز یادداشت نمائید. مثلاً یادداشت کنید که چه چیزی باعث راستگویی یا دروغگویی او گردید و بعد از این رفتارها با او چگونه برخورد شد.
گام چهارم:
روشهای تقویت رفتار مناسب (راستگویی) و کاهش رفتار نابهنجار (دروغگویی) را بکار گیرید. برای تقویت رفتار مناسب میتوانید با استفاده از بند 5 همین مقاله عمل کنید و برای کاهش دروغگویی به جای تنبیه کودک از روش محروم کردن وی استفاده نمائید. محرومیت میتواند به شکلهای مختلف باشد از جمله: محروم نمودن او از دیدن کارتن یا فیلم مورد علاقه، محروم شدن از رفتن به پارک در آن روز، محرومیت از خرید خوراکی، ... باشد.
7 ـ در صورت دروغگویی جدی و مداوم از یک متخصص کمک بخواهید.
در پایان، نباید فراموش کرد که پیشگیری، بهتر از درمان است. اگر رفتار والدین ، صادقانه و صمیمی و دوستانه باشد، رفتار کودکان نیز صادقانه خواهد بود. زیرا ما الگوی آنها هستیم وکودکان بیشتر از آنکه حرفهای ما را بپذیرند از رفتار ما میآموزند.
محمد کفاش روانشناس بالینی
منابع:
1. چگونه با كودكم رفتار كنم؛ دكتر استفن گاربر؛ شاهين خزعلي، هومن حسيني نيك، احمد شريف تبريزي، زير نظر دكتر محمد ولي سهامي، تهران، انتشارات مرواريد، چاپ چهاردهم، 1383
2. بلوغ: مشكلات رواني نوجوانان ـ افت تحصيلي، اكرم (گيتي) حيدري، تهران، انتشارات پَرَشكوه، چاپ سوم 1383
3. كليدهاي رويارويي با مشكلات رفتاري كودكان؛ الينور سيگل و ليذا سيگل؛ ترجمه دكتر مسعود حاجيزاده؛ تهران؛ انتشارات صابرين؛ كتابهاي دانه، 1378
4. رشد و شحصیت کودک ؛ پاول هنری ماسن، جروم کیگان، آلتا کارول هوستون، جان جین وی کانجر؛ ترجمه مهشید یاسایی؛ تهران ؛ انتشارات ماد ؛ چاپ یازدهم، 1376
5. ریحانه بهشتی، سیما میخبر انتشارات نورالزهرا (س)
لینک عضویت کانال تلگرام با موضوعات جذاب و بسیار کوتاه و مفید به همراه عکس و کلیپ جذاب روانشناسی
دیدگاه خود را بیان کنید