روش های نوین تدریس (دبستان - دبیرستان - کارشناسی -ارشد - دکتری)

 روش تدریس اعضای تیم

این روش تدریس برای دروس نظری و یا محتوای دانشی بکار می رود دروسی همچون تاریخ؛ آشنایی با بناهای تاریخی، تاریخ هنر و  اجتماعی ...... که بیشتر جنبه توضیحی و ارائه اطلاعات دارد مناسب می باشد.

در این روش با دادن فرصت آموزشی برابر و فعال کردن فراگیران می توان به اهداف افزایش همفکری و همکاری در گروه ؛ افزایش اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری و افزایش مهارت مطالعه را انتظار داشت.

برای استفاده از این روش به نکات زیر توجه داشته باشید:

از محتوای آموزش متنی را انتخاب کنید که قابل تقسیم شدن باشد.

این متن باید از نظر کمیت و سطح دشواری قابل فهم فراگیران بوده ،متن چالشی نبوده و با مطالعه آن بتوان مطالب را کشف کرد و یا در مورد آن فراگیران اطلاعات اولیه داشته باشند.

متن را به تعداد گروه های در نظر گرفته شده تقسیم کنید.

هر قسمت را یا فتوکپی و یا تایپ نمایید.

روز قبل سوالات آزمون ؛ تصاویر و رسانه های مورد نیاز را آماده کنید.

نحوه اجرا

اگر از این روش تا کنون استفاده نکرده اید ابتدا برای فراگیران روند اجرا و انتظارات را تشریح نمایید.

گروه بندی اختیاری نیست باید متناسب با تعداد پاراگراف و یا تقسیم متون باشد.

اعضاء گروه ها از نظر زرنگی و مشارکت متناسب انتخاب شوند. برای گروه یک سرگروه انتخاب کنید.

متن را بصورت تصادفی بین گروه ها توزیع کنید.

متن در گروه خوانده می شود به همه اعضا فرصت دهید ابتدا متن را انفرادی سپس گروهی مطالعه کنند.

متن در گروه بررسی و نقد شود فرصت مناسب را در نظر بگیرید.

یکی از اعضاء گروه متن را برای کل کلاس توضیح می دهد مانند گزارش یا کنفرانس.

معلم نکات جا مانده را باز گویی کرده و بعد از تحقق اهداف آموزشی گروه دوم پاراگراف  بعدی را تدریس می کند.

آزمون

در این روش سوالات بصورت صحیح غلط و یا کوتاه پاسخ می باشد.

سوالات را گروه ها تصحیح می کنند و نمرات را به معلم ارائه می دهند.

نمره بصورت میانگین برای کل تیم و یا بصورت انفرادی برای هر کسی ثبت می گردد  .

 

 


روش تدریس  تفحص گروهی

فواید

این روش تدریس برای دروس عملی و یا محتوای دانشی (در حد کاربرد و تجزیه و تحلیل) بکار می رود دروسی همچون علوم تجربی( فیزیک – شیمی و...) ؛ تاریخ و مدنی، فنی و حرفه ای و هندسه و ریاضی ؛ طراحی و خلاقیت...... که بیشتر جنبه اکتشافی و محاسباتی دارد؛ مناسب می باشد.

در این روش با دادن فرصت آموزشی برابر و فعال کردن فراگیران می توان به اهداف افزایش همفکری و همکاری در گروه ؛ افزایش اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری و افزایش مهارت تفکر منطقی و روش حل مسئله را انتظار داشت.

نکات قابل توجه

برای استفاده از این روش به نکات زیر توجه داشته باشید:

یک روز قبل این موضوع بصورت یک طرح تدوین ؛ بررسی؛ ( وقت، امکانات و...) سازماندهی گردد.

این روش بسیار نیاز به ایجاد انگیزه از نوع چالشی  دارد( بر انگیزنده ذهن کنجکاو)

طرح یک سوال و یا یک موضوع منجسم و یا .... با کمی توضیح معلم ؛ می تواند شروع یک روش تدریس خوب باشد.

فراگیران با موقعیت و یا موضوعی مبهم در خور فهم خود مواجه می شوند.

مسئله در گروه مورد بررسی قرار خواهد گرفت (به ایشان فرصت تبادل نظر بدهید).   سلامت و مهر  

معلم باید به همه گروه ها سرکشی نماید و با حضور در کنار فراگیران, دقت کند تا بحث از مسیر خود منحرف نشود.

معلم با طرح سوال و ارائه راهنمایی برای کل کلاس و یا هر گروه مسیر بحث و تفکر را هدایت کند.

گزارش یافته های هر گروه و کشف موارد پنهان ؛ ارائه راه حل و فرضیه ها بیانگر میزان نقد موضوع در جمع است.

تمامی نتایج و نظرات جمع بندی شده و با کمک خود فراگیران موضوع بررسی و آشکار می گردد.

نحوه اجرا

اگر از این روش تا کنون استفاده نکرده اید ابتدا برای فراگیران روند اجرا و انتظارات را تشریح نمایید.

گروه بندی اختیاری نیست باید متناسب با سواد ؛ مهارت و فعالیت آموزشی فراگیران انجام شود.

اعضاء گروه ها از نظر زرنگی و مشارکت متناسب انتخاب شوند. برای گروه یک سرگروه انتخاب کنید.

معلم  باید موضوع را برای کل کلاس مطرح و توضیح دهد. نیاز به یک ایجاد انگیزه قوی دارد.  سلامت و مهر  

ایجاد انگیزه با نمایش فیلم، عکس ، داستان، نمایش خلاق و ... و حتی خاطره می توان شروع شود.

موضوع با یک سوال چالشی در گروه بررسی و نقد می شود..... فرصت مناسب را در نظر بگیرید.

حتی در بسیاری از موارد باید نتیجه آخر درس ( هدف آموزشی)در ابتدای ایجاد انگیزه به نمایش در بیاید.

یکی از اعضاء گروه کشفیات و نتایج تبادل نظر گروه خود را برای کل کلاس توضیح می دهد مانند گزارش یا کنفرانس

گروه بعدی نتایج حاصله را تشریح و این روند تا گزارش فعالیت آخرین گروه ادامه می یابد . سپس معلم با روشی ترکیبی مناسب  !!مطالب را جمع بندی ، موضوعات مرتبط با اهداف آموزشی را برای کسب حیطه های مشخص شده تا حصول نتیجه ارائه دهد.

آزمون

در این روش سوالات مفهومی بصورت کتبی و با نقد در گروه (برای هر گروه جداگانه )طراحی می شود.

در این روش می توان از روش مشاهده فعالیت ( چک لیست رفتار) در ارزشیابی فراگیران استفاده کرد.

سوالات را گروه ها تصحیح می کنند و نمرات را به معلم ارائه می دهند.

نمره بصورت میانگین برای کل تیم و یا بصورت انفرادی برای هر کسی ثبت می گردد.

سلامت و مهر 

مدیریت جلسه     نوشته : رضا پورشیخ

تصور کنید به‌ یک‌ جلسه‌ قدم‌ گذاشته‌اید و شما مسوول‌ نظم‌دهی‌، هدایت‌ و نتیجه‌گیری‌ از آن‌ جلسه‌ هستید، در اینجا کلاه‌ آبی‌ را بر سر شما خواهند گذاشت‌، زیرا هنگامی‌ که‌ کسی‌ کلاه‌ آبی‌ را بر سر می‌گذارد باید به‌ موارد زیر دقت‌ کند:

 رنگ‌ آبی‌ نماد آسمان‌ آبی‌ رنگ‌ است‌ که‌ چتر آن‌ بر همه‌ جا گسترده‌ شده‌ است‌ و کسی‌ که‌ کلاه‌ آبی‌ بر سر خود می‌گذارد باید بتواند افکار جاری‌ در محیط‌ جلسه‌ را در ذهن‌ خود به‌ جریان‌ درآورد و نظم‌ و تمرکز دهد کلاه‌ آبی‌ همچون‌ یک‌ نرم‌افزار است‌ که‌ تلاش‌ می‌کند به‌ تفکرکردن‌ جمع‌، جهت‌ دهد و با برنامه‌یی‌ مشخص آن‌ را به‌ سرانجام‌ برساند و گویی‌ همچون‌ یک‌ کارگردان‌ تفکر ما را هدایت‌ می‌کند.

 با کلاه‌ آبی‌ اولویت‌ها و محدودیت‌ها تعیین‌ می‌شود.

 به‌ هرحال‌ فرد خوش‌شانسی‌ هستید که‌ کلاه‌ آبی‌ بر سر شما قرار می‌گیرد و اگر مدبرانه‌ عمل‌ کنید می‌توانید به‌ انجام‌ یک‌ تصمیم‌ خوب‌ موفق‌ شوید.

 اکنون‌ بر روی‌ صندلی‌ خود بنشیند و موضوع‌ و یا مشکل‌ مورد بحث‌ را بر روی‌ تخته‌سیاه‌ بنویسید.

 در نخستین‌ اقدام‌ و با هدایت‌ شما همه‌ اعضا باید کلاه‌ سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع‌ بیان‌ شده‌ بیاندیشند.salamatomehr    

 هنگامی‌ افراد همگی‌ تصمیم‌ می‌ گیرند با کلاه‌ سفید تفکر کنند باید به‌ نکات‌ زیر توجه‌ کنند

کسی‌ که‌ کلاه‌ سفید بر سر می‌گذارد باید بطور موقت‌ عقاید و نظراتش‌ را به‌ بایگانی‌ ذهنش‌ بسپارد

هر آن‌ چیزی‌ که‌ از اطلاعات‌ محض‌ در مورد موضوع‌ یا مشکل‌ مورد بحث‌ می‌دانید بیان‌ کنید
ادوارد دوبونو» در این‌ باره‌ می‌گوید:

چنین‌ فردی‌ همچون‌ کودکی‌ است‌ که‌ محتویات‌ جیب‌ خود را بر روی‌ میز خالی‌ می‌کند
 هنگامی‌ که‌ کلاه‌ سفید را بر سر می‌گذارید، نباید به‌ چیزهایی‌ که‌ شامل‌ الهامات‌ ،قضاوت‌های‌ متکی‌ به‌ تجارب‌ گذشته‌، عواطف‌، احساسات‌ و عقاید است‌ توجه‌ کنید و تنها باید همچون‌ یک‌ رایانه‌، فقط‌ اطلاعات‌ ارایه‌ کنید.

حال‌ شما باید اطلاعات‌ به‌ دست‌ آمده‌ از حاضرین‌ در جلسه‌ را که‌ به‌ واسطه‌ تفکر با کلاه‌ سفید ارایه‌ شده‌ است‌ را جمع‌بندی‌ کنید و اعضای‌ جلسه‌ را وارد مرحله‌ بعد کنید تا با گذاشتن‌ کلاه‌ قرمز بر سر، شروع‌ به‌ تفکر کنند

‌ حاضرین‌ می‌خواهند با کلاه‌ قرمز در مورد موضوع‌ مورد نظر تفکر کنند

 باید به‌ نکات‌ زیر توجه‌ کنند
 اجازه‌ دهید احساسات‌ و عواطف‌ بر وجود شما حاکم‌ شده‌ و به‌ زبان‌ درآیند و هرکسی‌ می‌تواند از الهامات‌ و دریافت‌های‌ ناگهانی‌ خویش‌ سخن‌ گوید و دیگر نیازی‌ به‌ استدلال‌ نیست‌.

اگر به‌ احساسات‌ اجازه‌ بروز ندهیم‌ بدون‌ شک‌ ناخواسته‌ و بدون‌ دقت‌ نظر، در تصمیم‌گیری‌ها وارد شده‌ و چه‌ بسا سبب‌ بروز مشکلاتی‌ برای‌ ما شوند
 هنگامی‌ که‌ از کلاه‌ قرمز استفاده‌ می‌کنیم‌ از قوی‌ترین‌ احساسات‌ خود نظیر ترس‌ و نفرت‌ گرفته‌ تا احساسات‌ ظریف‌ نظیر تردید و سوءظن‌ باید سخن‌ به‌ میان‌ آوریم‌ و به‌ گفته‌ «دوبونو» باید همچون‌ آینه‌یی‌ شویم‌ که‌ احساسات‌ با تمام‌ پیچیده‌گی‌هایش‌ بیان‌ شوند.

بدون‌ شک‌ احساسات‌ نقش‌ مهمی‌ در زندگی‌ انسان‌ دارند و چه‌ بسا سبب‌ ایجاد هدفهایی‌ نیز در زندگی‌ ما شوند.

شما با کلاه‌ قرمز ممکن‌ است‌ چنین‌ جملاتی‌ را به‌ زبان‌ آورید:

 «اگرچه‌ همه‌ آمارها و اطلاعات‌ احتمال‌ موفقیت‌ می‌دهد اما احساسم‌ می‌گوید،موفق‌ نمی‌شویم‌»

 و یا بگویید:

«اگرچه‌ اطلاعات‌ و آمار احتمال‌ موفقیت‌ نمی‌دهند اما احساسم‌ می‌گوید، موفق‌ می‌شویم‌»

پس‌ از اینکه‌ تمام‌ نظرات‌ اعضای‌ جلسه‌ ارایه‌ شد، شما اقدام‌ به‌ جمع‌بندی‌ تراوشات‌ فکری‌ حاضران‌ کرده‌ و آنگاه‌ به‌ مرحله‌ بعد قدم‌ بگذارید و اجازه‌ دهید حاضران‌ کلاه‌ سیاه‌ را بر سر بگذارند


با گذاشتن‌ این‌ کلاه‌ بر سرنباید احساسات‌ منفی‌ بدون‌ منطق‌ بیان‌ شوند بلکه‌ فرد باید دیدگاه‌های‌ منفی‌ خود را در خصوص‌ مشکل‌ یا موضوع‌ مورد بحث‌ به‌ صورت‌ منطقی‌ بیان‌ کند.

 بدون‌ شک‌ اگر از این‌ کلاه‌ بخوبی‌ استفاده‌ شود،می‌تواند ما را از مخاطراتی‌ که‌ در آینده‌ از چشمان‌ ما دور می‌ماند آگاه‌ کند.

 ما باید به‌ خاطر داشته‌ باشیم‌ امروزه‌ بسیاری‌ از مردم‌ کلاه های‌ سیاه‌ رنگی‌ بر سر می‌گذارند که‌ تنها با احساسات‌ منفی‌ همراه‌ است‌ که‌ در آن‌ از منطق‌ خبری‌ نیست‌.

منفی‌بودن‌ اصولا آسان‌تر است‌.

 زیرا خراب‌ کردن‌ از درست‌ کردن‌ آسان‌تر است‌.

 تفکر منفی‌ به‌ گفته‌ «دوبونو» جذاب‌ است‌، زیرا دستاوردهای‌ آن‌ را می‌توان‌ به‌ فوریت‌ مشاهده‌ کرد.

اثبات‌ خطای‌ دیگران‌ برای‌ ما رضایت‌ در پی‌ دارد و حمله‌ کردن‌ به‌ یک‌ دیدگاه‌ در ما احساس‌ برتری‌ می‌بخشد و برعکس‌ ستودن‌ یک‌ نظر سبب‌ می‌شود در خود احساس‌ کنیم‌ با فرد برتری‌ روبرو شده‌ایم.‌
اصولا در این‌ مرحله‌، افراد باید اشتباهات‌ و خطاها و موارد نادرست‌ موجود در موضوع‌ یا مشکل‌ مورد بحث‌ را مطرح‌ کنند و نتایج‌ بحث‌های‌ ارایه‌ شده‌ توسط‌ شما جمع‌بندی‌ شده‌ و در نهایت‌ ثبت‌ شود و آنگاه‌ بار دیگر اجازه‌ دهید حاضران‌ کلاه‌ زرد را بر سر خود بگذارند و شروع‌ به‌ تفکر کنند.

زرد نماد آفتاب‌ است‌ و آفتاب‌ شروعی‌ برای‌ سازندگی‌، شادابی‌ و خوش‌بینی‌ است‌.

 گویی‌ هر جا سراغ‌ از خورشید گرفته‌ می‌شود گرمی‌ زندگی‌ و زایشی‌ دیگر در میان‌ است‌ و تفکر مثبت‌ باید به‌ همراه‌ کنجکاوی‌ و شادمانی‌ و سرور و تلاش‌ برای‌ درست‌ شدن‌ کارها باشد.

فرد با گذاشتن‌ کلاه‌ زرد تلاش‌ می‌کند به‌ نکات‌ ارزشمند و مثبت‌ موضوع‌ بنگرد
اصولا افکار سازنده‌ به‌ سوی‌ مثبت‌گرایی‌ تمایل‌ دارند.

 یکی‌ از تمریناتی‌ که‌ فرد با کلاه‌ زرد می‌تواند انجام‌ دهد بهره‌گیری‌ از تجربیات‌ ارزشمند کلاه‌ زرد در ابتدا درصدد کشف‌ فواید موجود در موضوع‌ مورد بحث‌ است‌

 و هر آنچه‌ می‌کاود، بیان‌ می‌دارد. اکنون‌ بار دیگر به‌ جمع‌بندی‌ نظرات‌ به‌ دست‌ آمده‌ بر اثر کلاه‌ زرد بپردازید

salamatomehr 
اکنون‌ حاضران‌ باید کلاه‌ سبز را بر سر بگذارند. کلاه‌ سبز، کلاه‌ خلاقیت‌ است

‌. سبز، رنگ‌ باروری‌ است‌

و همچون‌ دانه‌یی‌ است‌ که‌ هنگامی‌ که‌ دردل‌ خاک‌ می‌روید،روزی‌ به‌ درختی‌ تناور و سرسبز تبدیل‌ می‌شود هنگامی‌ که‌ افراد کلاه‌ سبز را بر سر می‌گذارند، باید به‌ راه‌های‌ نو بیاندیشند

که‌ می‌تواند در آن‌ موضوع‌ مورد نظر اثرگذار بوده‌ و به‌ تصمیم‌ گیری‌های‌ خلاقانه‌ منجر شود

شما با این‌ کلاه‌ علاقه‌مند هستید در راه‌ تغییر قدم‌ بگذارید و تحول‌ را در آغوش‌ بگیرید.

نظرات‌ جدید و بدیع‌ ارایه‌ کنید و جرقه‌ خلاقیت‌ را از ذهن‌ خود به‌ بیرون‌ رها کنید

هرگاه‌ تمامی‌ این‌ راهها با بن‌بست‌ روبرو شد اکنون‌ باید به‌ مدد خلاقیت‌ راههای‌ جدیدی‌ را کشف‌ کنید.

 خلاقیت‌ شامل‌ انگیزش‌، کندوکاو و پذیرش‌ خطر است‌
هنگامی‌ که‌ حاضران‌ کلاه‌ سبز را بر سر می‌گذارند، فرصتی‌ می‌یابند که‌ مغز را از روزمرگی‌ بیرون‌ آورده‌ و به‌ جست‌وجوی‌ چیزهای‌ کشف‌ نشده‌ هدایت‌ کنند.

 حال‌ فرصتی‌ به‌ حاضران‌ دهید تا ایده‌های‌ نو ارایه‌ کنند و آنگاه‌ به‌ ثبت‌ این‌ ایده‌ها پرداخته‌ و به‌ جمع‌بندی‌ نظرات‌ بپردازید.

بدون‌ شک‌ برای‌ خلاقانه‌ اندیشیدن‌ باید فرهنگ‌ خلاقیت‌ را بر فضای‌ جلسه‌ حاکم‌ کنید.

 اکنون‌ شما باید تلاش‌ کنید که‌ با کلاه‌ آبی‌ که‌ بر سر گذاشته‌اید به‌ ارزیابی‌ نتایج‌ پرداخته‌ و به‌ یک‌ جمع‌بندی‌ مناسب‌ برسید و در نهایت‌ در جهت‌ حل‌ مشکل‌ یا پیگیری‌ مورد نظر تصمیم‌ نهایی‌ را بگیرید.

 بدون‌ شک‌ هر یک‌ از اعضا می‌توانند کلاه‌ آبی‌ را به‌ امانت‌ گرفته‌ و با آن‌ به‌ تفکر بپردازند و در اتخاذ تصمیمات‌ به‌ شما کمک‌ کنند.

در پایان‌ شما در می‌یابید هنگامی‌ که‌ جلسه‌ را اینگونه‌ مدیریت‌ می‌کنید، دیگر تنها شاهد آن‌ نخواهید بود که‌ یک‌ فرد تنها با کلاه‌ سیاه‌ به‌ جلسه‌ قدم‌ بگذارد و یا فرد دیگری‌ تنها با کلاه‌ قرمز تفکر کند.

بلکه‌ همه‌ مجبورند با شش‌ کلاه‌ مذکور تفکر کنند و اندیشه‌های‌ ذهن‌ خود را ارایه‌ کنند

تکنیک شش کلاه تفکر، به منظور مدیریت اثربخش اندیشه ها، از شش کلاه با رنگ های سفید، قرمز، سیاه، زرد، سبز و آبی - که هر رنگ نشان از نوع اصول و شاخص های حاکم در هر کلاه است - تشکیل شده است. 

(منظور از کلاه در این روش، برگزیدن شیوه ای خاص از حالت روحی و یا نقش اجتماعی و نوع تفکر مرتبط با آن است. به تعبیر دیگر باسرگذاشتن هر کلاه، نقش خاص و غالب آن کلاه را در فرایند حل خلاق مساله ایفا خواهیم کرد).

کلاه سفید: 
سفید، رنگ خنثی و کنش پذیر است. تفکر با کلاه سفید، طریقه آسانی را ارائه می کند تا از دیگران بخواهیم واقعیت ها و ارقام را بی طرفانه مطرح کنند. فکر کردن با کلاه سفید هنگامی شکل قانونی به خود می گیرد که متفکر را تشویق کند تا در ذهن خود واقعیت ها را از تعابیر و تفاسیر و مسائل متفرقه کاملا جدا کند.

کلاه قرمز:
رنگ قرمز، احساسات و شور و هیجان و نیز خشم را بیان می کند. آنچه در بحث کلاه قرمز مطرح می شود، احساسات و دریافت ها و جنبه های غیر استدلالی است. این کلاه رسما به ما اجازه می دهد عواطف خود را از یک حس ساده اولیه گرفته تا یک جرقه بزرگ مانند الهام، بیان کنیم. با کلاه قرمز -هرگز- مجبور به قضاوت درباره احساسات یا توضیح دلایل آن نیستیم. با این کلاه شما می توانید نقش یک متفکر احساساتی را بازی کنید که به جای حرکت منطقی از یک مرحله به مرحله بعد، تنها به صورت حسی و عاطفی واکنش نشان می دهد.

کلاه سیاه: 
سیاه، رنگ غمگین و منفی است. باید گفت که بیشتر متفکران، چه کسانی که دوره های آموزش تفکر صحیح را گذرانده اند و چه سایرین، با کلاه سیاه بیشتر از سایر کلاه ها احساس راحتی می کنند. این مساله به سبب تاکیدی است که سازمان ها و فرهنگ ها بر مباحثه و انتقاد دارند. کسی که از کلاه سیاه استفاده می کند، به خطاها، اشتباه ها و موارد نادرست موجود در طرح تجاری و بنگاه اقتصادی اشاره می کند. به تعبیر دیگر، صاحب کلاه سیاه به ما اشاره می کند که طرح یا موضوع مورد بحث، با تجارب و یا دانش موجود جور در نمی آید. او به ما می گوید که چرا این کار ممکن نیست و درست از آب در نخواهد آمد. کلاه سیاه از اشتباه کردن، انجام کارهای ناآگاهانه و انجام کارهایی که ممکن است غیر قانونی باشد جلوگیری می کند.

کلاه زرد: 
زرد، رنگ مثبت و آفتابی است. ما می توانیم بر موقعیت ها، شاخص ها و تحلیل هایی که مثبت هستند تمرکز کنیم. می توانیم به دنبال محاسن و فواید و جنبه های علمی بودن یک طرح، ایده و... باشیم. ما می توانیم از کلاه زرد در فرایند حل خلاق مساله، به منظور بهبود طرح، کشف فواید و مزایای اقتصادی طرح، توسعه و ارتقا طرح، ایجاد بازارهای جدید، یافتن زمینه های پذیرش طرح، ایجاد انگیزه برای پیگیری کارها و موثر واقع شدن مساله و یا مشکل استفاده کنیم.

کلاه سبز: 
سبز یعنی گیاه، فراوانی نعمت و زمین حاصل خیز. کلاه سبز نشانگر ایده های نو و خلاق است. تفکر با کلاه سبز، به طور خاص متوجه نظرات نو و راهکارهای جدید برای مسائل و مشکلات است. کلاه سبز به گریز از نظرات کهنه برای یافتن نظرات نو می اندیشد.

این کلاه به اعمال تغییر و دگرگونی معتقد است و تفکر با آن، تلاشی متمرکز و آگاهانه در جهت اعمال تغییر و تحول در امور است.ویژگی های تفکر با کلاه سبز به خلاقیت مربوط می شود و کسی که از آن استفاده می کند، در واقع قصد دارد از روش های مربوط به تفکر خلاق استفاده نماید. بر این اساس جست و جوی راه ها و راه حل های متنوع دیگر در جریان حل مساله، یکی از پایه های تفکر با کلاه سبز است. متفکر با کلاه سبز حتی زمانی که مشکل خاصی نیز وجود ندارد، با روحیه خلاق خود و با دقت، به هرچیز توجه می کند تا دریابد آیا می توان باز هم راه بهتری پیدا کرد؛ بنا بر این، در کلاه سبز، حرکت، نشاط و میل به اعمال تغییر، جای قضاوت را می گیرد.salamatomehr 

کلاه آبی: 
آبی، رنگ سرد مطبوعی است. هنگامی که کلاه آبی را بر سر می گذاریم، درباره یک موضوع فکر نمی کنیم، بلکه در باره نحوه تفکر درباره یک موضوع فکر می کنیم. رنگی آبی نماد نظارت کلی است. مانند آسمان که همه چیز را می پوشاند و در بر می گیرد. کلاه آبی مسئول خلاصه برداری، جمع بندی و نتیجه گیری هاست. و این کار در مراحل مختلف و یا حتی تا پایان جلسه ایده پردازی صورت می گیرد. کلاه آبی، ناظر روند تفکر و گفتگو بوده و سخت مراقب است تا قواعد یک تفکر صحیح با افق های استراتژیک به خوبی هرچه تمام تر اجرا شود. این کلاه با هدایت و قاطعیت به منازعات و مجادلات سایر کلاه ها پایان می دهد و بر تفکر به شیوه نقشه پردازی ذهنی یا تفکر با اهداف از پیش تعیین شده اصرار می ورزد. کلاه آبی نقش ناظر را بر عهده داشته و انضباط را در جلسه برقرار می کند.

 

منبع: کتاب انسان آفرینش گر. -مولف: مهرداد سلمانی. - ناشر: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم -   پورشیخ

 

مشارکت گروهی

بررسی و به کارگیری روشهای تدریس فعال در آموزش

 

یاد دادن موفقیت آمیز فقط در پرتو روش های تدریس فعال

شاین متفکر تعلیم و تربیت می گوید یاد دادن (درس دادن )خوب از چشمان یادگیرنده پیداست اما یاد دادن موفقیت امیز از گفتار و رفتار یاد گیرنده پدیدار می شود منظور روزن شاین از این گفته پر معنی این است که بین یاد دادن خوب و یاد دادن موفقیت امیز تفاوت زیادی وجود دارد انسانها همیشه چیزهایی را یاد می گیرند که با خواستها خصلتها و توانایی های خودشان تناسب داشته باشند یا به زندگی انها مربوط شوند تمام رفتارهایی که از انسانها مشاهده می کنیم بر پایه همین اصل استوارند اگر دانش اموز یا یاد گیرنده بتواند موضوع یادگیری را آنطور هضم کند که معنی و مفهوم آنرا به خودش ،زندگیش ،شهرش، مردم و به جامعه اش پیوند دهند نه تنها مطالب را بگونه ای یاد می گیرند که هرگز فراموش نکند بلکه میزان علاقه اش به یادگیری بیشتر و بیشتر خواهد شد و به جستجوی اطلاعات تازه تر خواهد رفت برای رسیدن به این امر باید از روشهای تدریس فعال و کاربردی استفاده نمود اما اگر یاد دادن درسها به گونه ای باشد که یاد گیرندگان دانش اموزان وادار شوند از خود رفتاری نشان دهند که هرگز به مفهوم واقعی آن پی نبرده اند یا به روشهایی عمل کنند که به وجود خودشان و یا درون خودشان ارتباطی برقرار نکنند احساس خواهند کرد فردی بیهوده و بی ثمر هستند یا بازیچه دست معلم و پدر و مادر خود قرار گرفته اند چون هیچ انگیزه ای در انها بوجود نیامده است هر یادگیرنده (دانش آموز) با درگیر شدن مستقیم با مطالب یادگرفتنی درس چنان می آموزند و به یادگیری ها باورهای عمیق می رسند که بی درنگ در جهت آگاهی های تازه تر و بیشتر گام برمی دارد و می خواهد باز هم بداند.                        

به بعضی از روشهای فعال تدریس که در آموزش دروس استفاده می شود می توان به موارد ذیل اشاره کرد .                                                                                                          

- روش بحث گروهی

 - روش مشارکتی

- روش همیاری

- روش تدریس خرد

- روش حل مسئله

- روش پرسش و پاسخ

- روش بارش مغزی ( ذهن انگیزی ) 

که در اینجا به چهار روش اول پرداخته می شود                                                               

 

  - روش تدریس به شیوه بحث گروهی:

 روش تدریس به شیوه بحث گروهی ، گفت و گویی سنجیده و منظم در باره ی موضوعی خاص و مورد علاقه ی مشترک شرکت کنندگان در بحث است .

در این روش ، دانش آموزان با شرکت فعال در فعالیت های کلامی ابعاد مختلف یک مساله را مورد بحث قرار می دهند و در پایان نسبت به آن شناخت عمیق تری به دست می آورند.

همچنین درک می کنند که دیگران نیز نظریاتی دارند وباید به نظریات آنان احترام گذاشت . استدلال کردن و گوش دادن به حرفهای دیگران را می آموزند و دارای روحیه ی تحمل آرا می گردند.

همچنین از طریق بحث گروهی ، روابط گروهی را تمرین می کنند. در این روش ، وظیفه ی اصلی معلم تحلیل و ارزش یابی جریان بحث ، منطق ، سازمان و صحت مطالب گفته شده است . البته او می تواند نقش هدایت کننده ی بحث را داشته باشد و هر جا که بحث به بن بست برسد یا از مسیر اصلی خارج شود ، آن را به مسیر اصلی هدایت کند. هم چنین باید مراقب باشد که افراد بخصوصی ، بحث را به خود اختصاص ندهند .  salamatomehr                       

- موضوعهایی که بتوان درباره آن نظرات مختلف و متفاوت ارائه داد. فراگیران درباره موضوع، اطلاعات لازم را داشته باشند یا بتوانند کسب کنند. موضوع موردعلاقه مشترک شرکت کنندگان در بحث باشد. 
(در این روش، شاگردان بیش از استفاده از کتاب یا معلم، خود مولف به یافتن نتایج، اصول و راه حلها هستند و این در صورتی است که شاگردان به موضوع علاقه مند باشند.) 
موضوعاتی چون ریاضیات، علوم طبیعی، مهندسی و ... برای بحث گروهی کارآیی ندارند و در عوض علومی چون علوم اجتماعی، تاریخ، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسی و روان شناسی و جامعه شناسی با این روش قابلیت تدریس دارند. 

درباره موضوعاتی که دانش آموزان کمتر به آن علاقه مند هستند معلم باید به نوعی در دانش آموزان ایجاد علاقه کند و در آنها حساسیت بوجود آورد مثلاً با طرح سوال، پخش یک فیلم و ...
به عبارت دیگر، اجرای مطلوب روش بحث گروهی تا اندازه زیادی بستگی به شخصیت معلم دارد. معلمی که از این روش استفاده می کند باید قدرت تصمیم گیری داشته باشند. و طوری بحث را هدایت کند که موضوع به بیراهه کشیده نشود.                                                   

  مراحل اجرای روش بحث گروهی 


مرحله اول: آمادگی و برنامه ریزی

1- انتخاب موضوع : 
موضوعات و عناوین روش بحث گروهی و ارتباط آنها با هدف، باید در قالب کلمات و جملات صریح و روشن بیان شود. 

2- فراهم کردن زمینه های مشترک: 
قبل از شروع بحث گروهی، لازم است سطح اطلاعات شاگردان درباره موضوع یکسان شود.

3- تعیین نحوه آرایش شبکه های ارتباطی: 
ترتیب قرار گرفتن و نشستن فراگیران، در نوع ارتباط موثر است. 
- رهبر گروه 
- شاگردان 
- شخص مهمان 
- ناظر یا ارزیاب  

مرحله دوم: روش اجرای بحث گروهی

1- وظایف معلم در روش بحث گروهی 
الف: فراهم کردن امکانات 
ب: شرکت در بحث: 
معلم موظف است در شروع بحث، تحت عنوان مقدمه هدف و ضوابط بحث گروهی را شرح دهد و باید نقش خود را در جریان بحث تا حد یک شنونده کاهش دهد. 
ج: کنترل و هدایت بحث

  2- وظایف شاگردان در جریان بحث گروه

معلم باید نقش شاگردان را بدقت به آنان بیاموزد. شاگردان باید درباره موضوع از قبل، مطالعه کنند وسط حرف دیگران نپرند. با یکدیگر صحبت نکنند، کاملاً به صحبتهای دیگران گوش کنند، انتظار نداشته باشند که نظر آنها حتماً پذیرفته شود.  

مزایا و محدودیتهای روش بحث گروهی :

مزایا :

 

- مفهوم مشارکت و تلاش برای شاگردان روشن می شود

 

- ذهن فراگیران را پویا و فعال می کند

 

- شاگردان در پایان "به دیدگاه های مشترک مورد توافق می رسند

 

- معلم نقش راهنما و کنترل کننده را دارد

 

- علاقه و انگیزه شاگردان افزایش یافته و تدریس کسل کننده نخواهد شد . با مشاهده رفتارها و بحث ها می توان توانایی های شاگردان را سنجید

 

- کم رویی و خجالت شاگردان کاهش می یابد.عواطف دوستی شاگردان تقویت یافته وبهتر همدیگر را می شناسند

 

- تفکر انتقادی د رآنان تقویت می شود همچنین سایر توانایی های شناختی رشد می یابد

 

- توانایی سخـن گفتن و مهارت های کلامی و قدرت تـجزیه و تحلیل و تصمیم گیـری  پرورش می یابد

 

- آموزش و یادگیری بر استدلال و توجیه منطقی استوار است

محدودیتها

salamatomehr 

 - این روش برای کلاسهای پرجمعیت قابل اجرا نیست. 
- برای شاگردان دوره ابتدایی چندان مناسب نیست. 
- روش اجرای آن بسیار مشکل است و به مهارت احتیاج دارد.  

 

روش تدریس  مشارکتی و روشهای اجرای آن:

تدریس مشارکتی یک راهبرد تدریس در گروه های کوچک است اما هر تدریسی که با استفاده از گروه صورت می گیرد لزوما" نمی تواند تدریس  مشارکتی تلقی گردد . زیرا تدریس مشارکتی الزامات و روش های مخصوص به خود را دارد و تا زمانی که این الزامات در جای خود وبه صورت درست انجام نگیرد نمی توان گفت تدریس مشارکتی صورت پذیرفته است.                              

وظیفه اصلی معلم ایجاد زمینه ی مشارکت ، همکاری ، و رفاقت گروهی میان دانش آموزان می باشد.

کاراو ایجاد رقابت نیست، بلکه ایجاد رفاقت و همکاری و صمیمیت میان آنهاست. فلسفه وجودی تدریس مشارکتی دقیقا" به همین سبب است .اگرچه،  به خاطر وجود برخی ویژگی های فردی از جمله ویژگی های هوشی، شخصیتی، زمینه خانوادگی و...  رقابت میان دانش آموزان ایجاد خواهد شد. اما وظیفه ما به عنوان یک معلم حرفه ای این نیست که به آن دامن بزنیم . بلکه همان طوری که در قبل آمد  معلم باید تمام تلاش خود را معطوف به این هدف نماید،  که دانش آموزان موفقیت خود را منوط به موفقیت دیگران بدانند. در واقع به این شعار اعتقاد پیدا کنند که یا ((همگی غرق می شویم و یا همگی نجات پیدا می کنیم)). در این صورت است که دانش آموزان قوی تر، دست دیگردانش آموزان را خواهند گرفت.                                                          

 لذا اگر به چند تعریف تدریس مشارکتی نظری بیافکنیم این ایده را در همه تعریف های مربوط به تدریس مشارکتی ملاحظه خواهیم کرد. به عنوان مثال؛کرامتی به نقل از گوکال یادگیری مشارکتی را یک شیوه ی آموزشی می داند که درآن  دانش آموزان در قالب گروههای کوچک برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر کار می کنند و علاوه بر این که مسئول یادگیری خود هستند، در برابر یادگیری دیگران نیز احساس مسئولیت می کنند.                                                            

 به اعتقاد کوهن  یادگیری مشارکتی به معنای گروه بندی دانش آموزان براساس توانایی های مشابه نیست، بلکه بر عکس هر اندازه نا همگونی اعضای گروه از نظر نژاد ، زبان، فرهنگ، هوش و پیشرفت تحصیلی بیشتر باشد کارایی رویکرد یادگیری مشارکتی بیشتر خواهد بود. (کرامتی)                  

با توجه با تعاریفی که ارائه شد در مجموع می توان به این نتیجه دست یافت که تدریس مشارکتی یک راهبرد توصیه شده برای یادگیری فردی و جمعی است که نه تنها فرد در مقابل یادگیری خود مسئول است بلکه در مقابل یادگیری دیگران نیز  مسئول است و معلم می تواند با انعطافی که در ترکیب و اندازه گروه ها بوجود می آورد به یک تدریس اثربخش دست یابد. به طوری که نه تنها دانش آموزان بتوانند با هم کار کنند بلکه یادگیری خود و دیگران را به حداکثر رسانده  و از این یادگیری لذت ببرند. (کرامتی)                                                                                    

        salamatomehr                                                      

 

تعداد دانش آموزان عضو هر گروه و ترکیب اعضا گروه

اولین وظیفه معلم در تدریس مشارکتی گروه بندی دانش آموزان درگروه های کوچک است اما آنچه که مهم است این است که در گروه بندی دانش آموزان بایستی ،  قواعدی را رعایت نمود تا حداکثر نتیجه حاصل شود  وگرنه ممکن است نتوانیم از تشکیل گروه به نتایج دلخواه خود دست پیدا کنیم.

اعضای تشکیل دهنده ی هرگروه از قانون علمی " آستانه تحمل" پیروی می کند. آستانه تحمل کودکان با نوجوانان و بزرگسالان کاملا" متفاوت است. کودکان آستانه تحمل کمتری نسبت به بزرگسالان دارند. زود خسته می شوند، در یک زمان واحد نمی توانند با تعداد بیشتری از افراد رابطه برقرار ساخته و آن را تا مدتی حفظ نمایند . لذا باید در گروه بندی دانش آموزان، این عوامل را مورد توجه قرار داد. یعنی تعداد اعضای هر گروه، رابطه مستقیمی با سن دانش آموزان دارد. هر چه  سن دانش آموزان کمتر ، تعداد اعضای گروه نیز کمتر و هرچه  سن فراگیران بالاتر ، تعداد اعضای گروه نیز می تواند بیشتر باشد.

بهتر است،  تعداد اعضای گروه  دانش آموزان دوره ی ابتدایی 2تا 3 نفر،  دانش آموزان دوره راهنمایی 3 تا 4 نفر و دانش آموزان دوره های متوسطه و بالاتر 4 تا 7 نفرباشد .                                                                                              

 الف: تا جایی که ممکن است اجازه دهید دانش آموزان خود اعضای گروه را تعیین کنند . اما اگر این کار به درستی انجام نشد معلم حق دارد که درتعیین اعضای گروه دخالت کند.                     

ب: معلم باید توجه داشته باشد که در هر گروه ، دانش آموزانی ازهر سه طیف ضعیف ، متوسط و زرنگ حضور داشته باشند. اگر دانش آموزان اینگونه عمل ننمایند؛ معلم می تواند با استفاده از روش هایی،  آنها را سرو سامان دهد.                                                                                   

 

مراحل اجرای تدریس :

 

·        روش اجرای تدریس مشارکتی برای دروس علوم انسانی :

 

·        روش اجرا

این مراحل به ترتیب زیر انجام می گیرد :

1-  دانش آموزان را با استفاده از فرمول و معیار های  گفته شده،  در گروه های  نا متجانس تقسیم بندی نمایید.

2-  محتوای درس جدید را با توجه به تعداد گروه های کلاس تقسیم بندی نمایید. مثلا" اگر 5 گروه دارید،  محتوای درس را هم به 5 قسمت مساوی تقسیم کنید.

3-   مطالعه هر قسمت از محتوای درس را  به یک گروه اختصاص دهید. مثلا"  قسمت اول را برای گروه 1 ،  قسمت دوم را برای گروه 2، و الی آخر.

4- برای مطالعه،  زمان مشخص و یکسانی  را در اختیار گروه ها قرار دهید.

5-  پس از اتمام زمان مطالعه، از دانش آموزان داخل گروه بخواهید که آنچه را که یاد گرفته اند به دوستان هم گروهی خود توضیح دهند. پس از این کاراگر احیانا" عضوی از اعضای گروه مطلب خود را به درستی یاد نگرفته بود. اعضای دیگر موظف هستند، به او یاد دهند.

6-   دراین مرحله، از دانش آموزان خواسته می شود طوری در گروه های دیگرپخش شوند که از هر بخش درس، یک نماینده در آن گروه حضور داشته باشد. یعنی هر گروه در بر گیرنده  تمامی محتوای  درس باشد.

7-  در اینجا، از دانش آموزان خواسته می شود، هر آنچه را که یاد گرفته اند در اختیاراعضاء دیگر گروه  قرار دهند . آنچه که رعایت آن در این مرحله مهم است ؛ توضیح یکایک و به ترتیب افراد طبق محتوای درس می باشد. یعنی اول کسی  توضیح می دهد که بخش اول درس را مطالعه کرده سپس فردی که بخش دوم را ،  تا این که کل محتوای  درس به اتمام برسد.

8-   مرحله آخر، نوبت توضیح  یکی از نمایندگان گروه هاست که آنچه را که یاد گرفته ا ند در جلوی کلاس، به تمامی دانش آموزان ارائه نماید.

تذکر 1:  در این نوع روش تدریس،  معلم راهنماست وموظف است به گروه ها سرکشی کرده ودر صورت نیاز به سوالات احتمالی آنها پاسخ گوید.

تذکر 2: پس از ارائه مطالب توسط دانش آموزان، اگر معلم  احساس کند که دانش آموزان،  قسمتی از محتوای درس را به خوبی یاد نگرفته اند، خود به توضیح بیشتر آن اقدام می کند.

 

·        روش اجرای تدریس مشارکتی برای دروس علوم پایه:

این روش برای تدریس  دروسی همچون؛ علوم،  ریاضی کاربرد دارد.

مراحل اجرای تدریس :

1-   مرحله اول : در این مرحله، معلم ابتدا درس جدید را به طور کامل به دانش آموزان تدریس می کند.

2-    پس از تشکیل گروه های نا متجانس، به هر گروه یک تمرین ارائه می شود تا آن را حل نمایند.

3-  دانش آموزان داخل گروه موظف هستند ابتدا خود به تنهایی آن تمرین را حل نموده ، سپس آن را داخل گروه بیاورند.

4-    گروه ها موظف هستند، آنچه را که به تنهایی انجام داده اند به اعضای گروه خود توضیح دهند. صرف ارائه جواب نباید ملاک عمل قرار گیرد. بلکه فرایند حصول به جواب مد نظر می باشد.

5-  درمرحله آخر، از نمایندگان گروه ها درخواست می شود تا تمرین خود را پای تابلو نوشته و مراحل انجام آن را به کل کلاس توضیح دهند.

اعضای گروه موظف هستند، آنچه را که انجام داده اند به اعضای گروه خود توضیح دهند. ارائه جواب قابل قبول نیست . بلکه باید توضیح دهند که چگونه به جواب رسیده اند.

درمرحله آخر، از نمایندگان گروه ها به ترتیب  درخواست می شود تا پاسخ سوال خود را پای تابلو نوشته و مراحل انجام آن را به کل کلاس توضیح دهند. این کار با نماینده  بقیه گروه ها هم ادامه پیدا می کند

salamatomehr 

 مزایای  استفاده از روش تدریس مشارکتی :

-عزت  نفس دانش آموزان افزایش پیدا می کند.

-تمایل دانش آموزان به مدرسه، بیشتر می شود. (کرامتی)

 -دانش آموزخود را نسبت به سرنوشت خویش و دیگران سهیم می داند. 

 -استفاده به جا و صحیح از این روش، در دراز مدت ممکن است  در زندگی آنها نهادینه شده و تاثیر بسیار شگرف ومثبتی  را به دنبال داشته باشد.(کرامتی)

-تقویت مهارت های سطح بالای تفکر. (کرامتی)        

ضمن اینکه روابط درون گروهی و برون گروهی دانش آموزان افزایش پیدا می کند، مهار تهای تحمل یکدیگر و با هم زیستن را، عملا" تجربه می کنند. در واقع وابستگی گروهی  مثبت پیدا می کنند.                                                                                                                  

 

محدودیتها

با این که مدارس و معلمان به کلاس مشارکتی تمایل پیدا کرده اند ولی مسایل مهمی در این فرآیند برای ، معلمان و وجود دارد :

1-  کنترل کلاس : سر و صدا و شلوغی ، فقدان نظم ، نگرانی عمده کلاس مشارکتی است گرچه دانش آموزان به فرصتهایی برای صحبت کردن ، حرکت در کلاس، پرسش ، سوال و غیره نیاز دارند.

2-  فراهم کردن فرصتهای برای یادگیری مشارکتی : بسیاری از معلمان و مدیران معتقدند برای کلاسهای مشارکتی طرح درسی جدید باید تدوین شود .

3-  تفاوتهای فردی میان دانش آموزان : در کلاس مشارکتی گروهها به صورت نامتجانس تشکیل می شوند و بسیاری از معلمان به کارآمدی این گروهها اعتقاد ندارند آنها اغلب به نقش موقعیت یادگیری در پیشرفت دانش آموزان معتقد نیستند .

4-  مسئولیتهای فردی در قبال یادگیری : عموماً دانش آموزان و والدین انتظار دارند در قبال تلاشهای انجام شده سطح پیشرفتشان توسط معلم مشخص گردد در حالی که در کلاس مشارکتی معلمان سطح پیشرفت کار گروهی را مشخص می کنند .

5-  تناقض ارزش ها : پژوهشها نشان می دهد بسیاری از معلمان وقتی به دانش آموزان خود اجـــــازه می دهند تا با یکدیگر گفتگو کنند ، عناوین فعالیتها را تغییر دهند و یا چشم اندازهای خود را جستجو کنند، احساس راحتی نمی کنند .(تلخابی)

 

- یادگیری از طریق همیاری :

 در این روش کلیه ی دانش آموزان به جای معلم در تدریس درس شرکت دارند.

ویژگی اصلی این روش مشارکت دانش آموزان در انتقال مفاهیم و مطالب درسی به سایر دانش آموزان می باشد.

دریادگیری از طریق همیاری تفاوت افراد گروه باعث کارآمد شدن یادگیری می شود.

یکی از هدف های یادگیری از طریق این روش این است که دانش آموزان یاد بگیرند با هر کسی کار کنند و از این طریق موجب بالا رفتن پیشرفت تحصیلی فراگیران ، ایجاد ارتباط مثبت و انتقال تجاربی به آنها می شود که برای توسعه ی اجتماعی ، روانی و شناختی  سالم به آن نیاز دارند.

روش یادگیری  از طریق مشارکتی با روش همیاری کاملا" متفاوت است . ترغیب دانش آموزان به فعالیت در گروههای کوچک به منظور کمک به یکدیگر در یادگیری مطالب درسی فصل مشترک تمامی این روشهاست .

برای اینکه گروههای همیار موفق شوند معلم سه چیز را باید رعایت کند : رفتار همه دانش آموزان را زیر نظر داشته باشد نتایج حاصل از مهارت های اجتماعی ای را که دانش آموزان به کار می برند به آنان بگوید . در مواقع مناسب برای آموزش مهارتهای ضروری در کار گروهها مداخله کند .        

بعضی از روش های همیاری را چنین می توان بیان کرد :                                                  

                          

 1- گروههای پیشرفت تیمی دانش آموزان

در این روش دانش آموزان به گروههای یادگیری 4 نفری تقسیم می شوند دانش آموزان از حیث سطح کارایی ، جنس و نژاد به شیوه ای همگن مختلط می شوند پس از ارائه درس توسط معلم به منظور حصول اطمینان از یادگیری تک تک اعضا دانش آموزان به فعالیتهای درون گروهی می پردازند در پایان تمامی دانش آموزان باید در آزمونهای انفرادی که نمی توانند در آنها به یکدیگر کمک نمایند. نمرات شاگردان با میانگین نمرات قبلی آنها مقایسه می شود تا عملکرد و میزان پیشرفت آنان تعیین گردد این روش در تدریس موضوعاتی نظیر ریاضیات ، زبان ، علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد .                                                                                     

2- رقابت و مسابقه تیمی                                                                                          

روش تدریس معلم و کار گروهی در این روش ،کاملا" مشابه روش قبلی است با این تفاوت که دانش آموزان به جای شرکت در آزمون در مسابقات شرکت می کنند                                      

3- یادگیری انفرادی با یاری گرفتن از تیم                                                                     

در این روش نیز تیمهای چهار نفره از دانش آموزانی که در سطح کارایی متفاوت هستند تشکیل می شوند و به تیم هایی که عملکرد مطلوب داشته اند گواهینامه اعطا می شود و در این روش یادگیری مشارکتی با آموزش فردی در می آمیزد .                                                                        

4- تقسیم موضوع به بخشهای مختلف                                                                         

دانش آموزان برای کار روی موضوع درس که به بخشهای مختلف تقسیم شده است تیم های شش نفره تشکیل می دهند برای مثال زندگی نامه را می توان به بخشهای گوناگونی از قبیل سالهای نخستین زندگی ، نخستین موفقیتها ،مسائل باقیمانده سالهای عمر و نقش آن در تاریخ تقسیم کرد . انگیزه توجه به مطالب و کار همه تیم ها در سایرین تقویت می شود .                                   

                              

5- پژوهش گروهی                                                                                                 

در حقیقت یک طرح عمومی، اداره کلاس است که طبق آن دانش آموزان در گروههای کوچک در برنامه ریزی مشارکتی فعالیت می کنند با انتخاب  عنوان مطالب مورد مطالعه هر گروه آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم می کند و هر بخش را یکی  از اعضا مطالعه می کند و در آخرین مرحله هر یک از گروهها مجموعه آموخته ها و یافته های خودرا به صورت یک کار گروهی به بقیه کلاس ارائه می دهد .                                                                                                      

6- طرح کارایی تیمی                                                                                             

در این روش هر یک از اعضای تیم ، دانش خود را قبل از بحث تیمی ارزیابی می کند بعد از یک مرور اولیه هر فراگیر به یک سری سوال که قرار است آموخته شود پاسخ می دهد سپس اعضا تیم در مورد هر یک از پاسخ ها با یکدیگر بحث می کنند تا به توافق برسند . از آنجایی که اعضای تیم باید در مورد بهترین پاسخ به توافق برسند شرکت کنندگان این فرصت را پیدا می کنند تا اطلاعات رد و بدل کنند و دلایلشان را توضیح دهند دلایل و شواهد را با دیگر دلایل اعضا ارزیابی می نمایند در این روش کلید پاسخها باید دلیل درست و نادرست بودن هر جواب را توضیح دهند تا اعضا تیم بتوانند درک عمیقی از بهترین پاسخ به دست آورند در این طرح در فراگیران ایجاد انگیزه می شود کنجکاوی ذاتی فراگیر در این است که چرا دیگران به این صورت فکر می کنند و فراگیر را مشتاق می سازد تا دیگر اعضای تیم را علاقه مند نموده و یا حتی تحت تاثیر قرار دهد ( موتن و بلیک ، 1984)                                                                                                               

salamatomehr 

مزایای یادگیری از طریق همیاری

- در گروههای همیاری همه به هم اطمینان می کنند

- هیچ کس بهتر از دیگری نیست و مجبور نیست کار بیشتری انجام دهد .

-   در جریان بحث فرصتی فراهم می شود که افراد خود را مورد ارزیابی قرار دهند

 

محدودیتها

- در این روش به زمان کافی نیاز دارد

-  کنترل کلاس

-  فراهم کردن فرصتهایی برای یادگیری مشارکتی : بسیاری از معلمان و مدیران معتقدند برای روش همیاری طرح درسی جدید باید تدوین شود .

- در اختیار داشتن منابع کافی برای فراگیران

 

تدریس خرد :

تدریس خرد به عنوان تدریس طراحی شده در مقیاس کوچک , به منظور توسعه مهارت های تازه و پالایش مهارت های پیشین تعریف شده است (مک نایت,1971)                                            

گسترش مهارت های حرفه ای و تدریس به الگویی نیازمند است که سه عنصر تشکیل دهنده دارد برنامه ریزی,عملکرد و ادراک.

در طرح درس ها , معلم ناگزیر از خرد کردن موضوعات اصلی به اجزای کوچک است . هدف هایش را به وضوح مشخص می کند و شیوه های مناسب را برای تدریس هر کدام برمی گزیند . عملکرد هایش نیز باید به مهارت های خرد تجزیه شوند. این مهارت ها , الگوهایی هستند که اقدام به تدریس را ممکن می سازند.ادراک یا دریافت کنش های متقابل بین معلم و شاگرد روشنگر ذهن معلم نسبت به رفتار های خود در حین تدریس , تاثیرات آنها بر دانش آموزان و همچنین تغییراتی است که در دانش آموزان به وجود می آید.بنابراین دریافت ها و ادراکات بر برنامه ریزی و عملکرد های بعدی او تاثیر می گذارند.                                                     

تدریس خرد نه با پیچیدگی های تدریس در دروس و موضوعات اختصاصی برخورد می کند و نه با مسائل و مشکلات کار در مدارس و کلاس های درس رسمی تلاقی دارد . در واقع باید گفت تا زمانی که معلمان , صلاحیت خود را در مهارت های پایه تدریس به اثبات نرسانیده اند نباید گذاشت با چنین مسائلی درگیری پیدا کنند , زیرا بدون کسب مهارت های اولیه , هیچ معلمی هرگز نخواهد توانست بر مشکلات توامان کنترل دانش آموزان و ایجاد انگیزش در آنها فائق آید . کسب مهارت های اولیه سبب می شود معلم به آرامش و آزادی عمل برسد و هر دیدگاه نویی را به تجربه بگذارد . درس دادن تلاشی چند جانبه شامل انتقال مطالب ,توضیح , پرسش و پاسخ ,تشویق و ترغیب , گوش دادن و مجموعه ای از فعالیت های دیگر است . برای درس دادن شیوه های متعددی وجود دارد که هر کس می تواند از میان آنها شیوه ای را انتخاب کند (جویس و ویل,1972).                

شیوه ی اصلی آموزش در اوایل دهه 60 در استانفورد (آلن و رایان) بسط و توسعه یافت . این شیوه عبارت بود از یک دوره عملیات زنجیره ای : طرح ـ تدریس ـ مشاهده (نقد و تحلیل ) ـ طرح مجدد ـ تدریس مجدد ـ مشاهده مجدد.

هر دوره به تمرین یک مهارت کوچک , مانند مهارت در شروع و پایان درس , مهارت در پرسش های خاص , مهارت در مشارکت دادن دانش آموزان و تقویت یادگیری آنها اختصاص داشت . اکنون به الگوی اصلی استانفورد موارد گوناگون بسیاری اضافه شده است. الگویی که در حال حاضر به کار برده می شود عبارتست از : طرح ـ تدریس ـ مشاهده . برنامه آموزش خرد به وسیله گروه های 3 یا 4 نفری معلمان اجرا می شود که با یک ناظر کار می کنند . این الگو از الگوی استانفورد بسیار اقتصادی تر است و این امکان را به معلمان می دهد که طرح درسشان را با هم بریزند , و اگر بخواهند موضوعات به هم پیوسته را تدریس کنند , طرز درس دادن همدیگر را مشاهده کنند و درباره ی آن به بحث و گفتگو بپردازند. به این ترتیب حذف تدریس مجدد , با یافته های بیشتری که در این الگو بدست می آید جبران می شود , ابتدا " اصول برنامه ریزی " در جلسات سخنرانی ( تدریس شفاهی ) و در سمینارها ارائه می شوند. سپس عملکرد به مهارت های خود تقسیم می شود و سرانجام مهارت ها به نمایش گذاشته می شوند و بدین ترتیب فرصت های عمل و اجرا در شرایط کنترل شده به وجود می آیند. بازخورد که به صورت ضبط ویدئویی است به بخش های سرپرستی سپرده می شود و در نشست های هدایت کننده , معلمان می آموزند که چگونه نشانه های کلیدی "کنش متقابل " خود را با دانش آموزان جستجو کنند.

این روش با استفاده از مقیاس های درجه بندی شده ,فهرست های کنترل و تجزیه و تحلیل کنش های متقابل تقویت می شود . مجموع این فعالیت ها توجه معلمان و ناظران را بر مهارت هایی که به اجرا گذاشته می شود متمرکز می سازد .

طی مطالعاتی که در استانفورد برای مقایسه تدریس خرد با کارورزی درمدرسه صورت گرفته ارتباط قوی و محکمی بین آنها دیده می شود . در واقع چنین به نظر می رسد که اجرای آموزش خرد بهترین پیش آمادگی برای عملکرد در کلاس درس است . با این حال منتقدینی وجود دارند که به تدریس خرد و رویکرد های نظیر آن با دیده شک و تردید می نگرند . ترس آنها اینست که مبادا تدریس خرد , معلمان یکسان یا همانند , با لبخند ها و شیوه های استاندارد تولید کند . این نگرانی بیانگر اینست که آموزش خرد بیش از اندازه ثمربخش است . و ترس دیگر اینست که مبادا مهارت ها درونی نشوند و این بیانگر اینست که تدریس خرد اصلا ثمر بخشی ندارد.                                                                                                         

حقیقت اینست که تدریس خرد به , سرعت و توسعه ی کسب مهارت های تدریس , کمک می کند و خطاهای عمده ناشی از بی مهارتی یا کم مهارتی را حذف می کند و حس اعتماد به خود را پرورش می دهد , اما شخصیت را یک شبه تغییر نمی دهد و همه مشکلات تدریس را نیز حل نمی کند و معلم را به یک معلم با استعداد و سرآمد تبدیل نمی کند , بلکه فقط یک معلم بهتر تحویل می دهد. تاجایی که ممکن است اجرای آموزش خرد را باید گروه های 3 یا 4 نفری معلمان به عهده بگیرند , این امر به افراد گروه امکان می دهد در صورت تمایل با دیگر گروه های مربوط نیز همکاری کنند. در حالی که یک نفر مشغول تدریس می شود , بقیه می توانند با وسایل ضبط نوار ویدئویی  به مشاهده معلم و دانش آموزان بپردازند.هر یک از اعضای گروه باید به نوبت تدریس کنند. گفتگو ها در نشست های انتقادی بایددقیقا و بطور سازنده روی مهارت هایی متمرکز شوند که در تمرین مورد نظر بوده است . لازم نیست هر معلم , تمام برنامه های اجرایی دیگران را مشاهده کند , هر فرد می تواند نوار ویدئویی تمام قسمت های اولین و آخرین اجرای خودش را در برنامه تدریس خرد ببیند . سپس به بحث های دوستانه درباره پیشرفت مهارت های خود بپردازند . هرگاه معلم , خود , مشاهده گر تدریس خویش باشد,نتایجی که بدست می آورد عامل بالقوه ای برای تلاش در جهت بهبود خواهد شد .                                                                         

مهارت های عرضه کردن درس شامل مهارت های شروع و پایان دادن به درس , توضیح مطالب بطور واضح , مختصر و مفید برای جلب توجه دانش آموزان ضروری است زیرا جلب توجه دانش آموزان کار آسانی نیست . معلم باید به مهارت های گوش سپردن و خلاصه کردن درس توجه خاص مبذول دارد . برای تمرین برخی از مهارت های تدریس از ضبط ویدئویی و برای برخی دیگر از ضبط صوت استفاده می شود . هیچ چیز مانند تدریس معلم همراه با ضبط ویدئویی نمی تواند کاملا جای بحث های مختلف را در مورد مسائل مربوط به تدریس بگیرد                                                                                                     

 

تجهیزات لازم برای راه اندازی تدریس خرد                                                                       

سازو برگ و تجهیزات مربوط به راه اندازی برنامه ی تدریس خرد عبارتند از : میکروفون ـ دوربین ـ کلید اتصال  ـ دستگاه های ضبط ویدئویی از یک چهارم اینچ تا 2 اینچ ـ مانیتور (دستگاه دیدبان ) ـ تجهیزات جانبی و دایر نمودن کارگاه .                                                                        

نقش ناظر در تدریس خرد اینست که به معلم کمک کند تا کیفیت تدریسش را بهبود بخشد , بنابراین نقش وی در طول برنامه های آموزشی با باریک بینی همراه است و همواره تغییر می کند. معمولا در اولین مراحل باید نقش تشویق کننده و حمایت کننده داشته باشد .                          

خلاصه اینکه ضرورت دارد ناظر به تلاش هایی ورای انجام وظیفه صرف مبادرت ورزد.                 

استفاده از وسایل الکترونیکی (فنون لنزباز ) می تواند جز مناسب ترین روش های مشاهده باشد . به این دلیل استفاده از وسایل الکترونیکی را فنون لنزباز می نامند که آنها زوایای بسیاری از تدریس را در نظر گرفته و ضبط می کنند. فنون لنزباز برای معلمانی که موضع دفاعی گرفته اند و یا هنوز آماده پذیرش اصلاح تدریس خود نیستند , نقطه ی آغاز خوبی است . این معلمان پس از بازنگری تدریس خود ممکن است برای تدبر در تدریس و تدوین هدف های بهسازی خود آماده تر شوند (اچسون وگال ,1992).                                                                                          

کارول می گوید : استفاده از تکنولوژی مثبت الکترونیکی در بهبود روش آموزش معلمان تاثیر فراوانی داشته است .                                                                                               

     salamatomehr                                                                                     

مزایا و محدودیت های روش تدریس خرد  

 

مزایا                                                                  

-آموزش خرد روشی است برای تمرین و انتقاد از مهارت های آموزش به صورت مشاهده مستقیم . پیام عمده ی آن اینست که با تاکید بر اجزای آموزش مانند مقدمه چینی , سوال کردن , استفاده از مثال و نتیجه گیری می توان فرایند آموزش را تحلیل کرد و آن را بهبود بخشید .                     

- با آموزش خرد در رفتارهای تدریس , تغییر به وجود می آید , اما به وجود آوردن تغییر در رفتارهای تدریس کافی نیست .مهارت های تدریس وقتی سودمند است که تغییرات مطلوب در یادگیری دانش آموزان و رفتارهای آنان به وجود آورند.                                                     

- برنامه های تدریس خرد همراه با ضبط ویدئویی مهارت های تدریس فرصتی است که معلمان تازه کار به دست می آورند تا با ناظران و معلمان دلسوز و یاری رسان ملاقات کنند و پیرامون مسایل و مشکلات خود با آنها به بحث و گفتگو بنشینند.                                                              

 -گزارشان ویدئویی و صوتی از جمله عینی ترین فنون مشاهده هستند که به معلم امکان دیدن خود از دریچه نگاه شاگردان را می دهند . امتیاز دیگر این گزارشات در وسعت تمرکز آنهاست . با آنها می توان زمینه وسیعی از فعالیت هایی که معلمان و شاگردان انجام می دهند را پوشاند.         

salamatomehr

محدودیتها     

- معلم در پیاده کردن این روش باید صلاحیت کامل را داشته باشد زیرا اگر فاقد آن باشد نمی تواند همزمان بر کنترل دانش آموزان و ایجاد انگیزش آنها فائق آید .                                           

- باید طوری این روش پیاده شود که اثر بخش باشد نه به کسب مهارتهای سطحی منجر شود .    

  – در استفاده از این روش بهتر آن است که از تجهیزات لازم همچون وسایل الکترونیکی استفاده گردد.                                                                                                 

- اکثر معلمان در استفاده از وسایل الکترونیکی دارای اضطراب می شوند این عامل خود باعث استفاده نکردن از این روش می گردد.                                                                         

 

نقش برنامه ریزی درسی در تعیین روش تدریس فعال

درس یا درسهای مورد تدریس معلم باید از نظر جایگاهشان در مجموعه دانش و در ارتباط با سایر علوم به خوبی روشن و قابل فهم باشد . اهداف عینی باید به دقت معین شده باشند تا معلم را در انتخاب محتوا و تجارب یادگیری رهنمون کند . امکانات ، وسایل کمک آموزشی و وسایل طراحی شده برای تدریس از ملزومات اصلی برنامه های آموزشی هستند .                                         

عنصر اصلی برنامه ریزی درسی محتوای درس است . تشخیص مهارتها و دانشی که فراگیر باید کسب کند مطلبی نیست که بتوان به سهولت از آن گذشت . پژوهشگران آموزشی و دانشمندان برای پاسخ به این سوال که :" چه عناصر و مهارتهای علمی مناسب در برنامه درسی گنجانیده شده " ، رویه های نظام مندی به وجود آورده اند . از آنجا که معمولا امر تعیین محتوای درسی به هنگام تدوین برنامه درسی دوره یا مدرسه انجام نمی گیرد اغلب مدرسان به ویژه گروه تازه کارتر، در فرایند تعیین محتوای درسی درگیر نمی شوند . با وجود این آنان در بازبینی و به روز کردن محتوا ، مخصوصا در مورد موضوعاتی که محتوایشان دستخوش تغییرات سریع است ، به کرات با محتوای درس نیز سرو کار خواهند یافت . بعد از تحلیل موضوع درسی و تعیین دانش و مهارتهای مربوط به آن ، میزان مطالب مورد نیاز برای یک دوره خاص معین می شود . فرایند انتخاب بر اساس عواملی نظیر اهدافی که در سطح مورد نظر باید برآورده شود ، و نیز سابقه و تجارب فراگیران انجام می شود . بعد از انتخاب محتوای لازم برای کل دوره یا برنامه های مورد نظر ، برنامه ریزی آموزشی به طور مستقیم به ریز واحدها و درسهایی که باید در هر کلاسی به فراگیران آموزش داده شود می پردازد و درباره اهداف مشخصی که باید در طول دوره معین تحقق یابد فعالیت های منجر به تحقق آن اهداف و خط مشی های لازم برای ارزشیابی میزان فراگیری فراگیران تصمیم گیری می کند .        

با توجه به این مطالب می توان به اهمیت نقش برنامه ریزی درسی در  تدوین محتوای آموزشی و روش تدریس مربوط به آن پی برد .                                                                              

 

پژوهشهای انجام گرفته در قالب موضوع

در تحقیقی که توسط هادون و لیتون (1968) در مقایسه بین دو کلاس پویا و سنتی انجام گرفت، مشخص شد که بچه ها بعد از گذشت 4 سال از کلاس ابتدایی، برتری پایدارتری را در تفکر واگرا نسبت به بچه‌های با کلاسهای سنتی نشان داده بودند .                                                      

میلگرام (1990) نیز معتقد است علت شکست مدرسه در رشد خلاقیت تا حد زیادی به تعلیم و تربیت همشکل و یکنواخت مربوط می شود. این در حالی است که هرکدام از بچه ها کاملاً با یکدیگر متفاوتند .                                                                                                   

در تحقیق دیگری که توسط گوگن ( 1983) با استفاده از تست خلاقیت تورنس در نمونه‌ای از 225 کودک در مدرسه انجام شد، مشخص گردید: روشهای فعال بر رشد خلاقیت دانش آموزان بویژه دختران بیشتر است در مقابل دانش آموزان به روش سنتی کمترین افزایش خلاقیت را نشان داده‌اند. بعد از یک سال حتی خلاقیت آنان، پایین‌تر از خط پایه نسبت به گروه مقابل (روش فعال) نشان داده شد . تحقیقی توسط رمی و پیپر (1974) سولیوان (1974) انجام شد، محور آنها مقایسه کلاسهای پویا یا باز با کلاسهای سنتی بوده است. فضای کلاسهای باز یا پویا برای رشد شرایط پژوهش, کنجکاوی ، خودفرمانی و یادگیری مناسب بود . اما کلاسهای سنتی در امتحان گرفتن، درجه بندی، تدریس مقتدارنه با سختگیری دنبال می شد و تغییر کمی در برنامه آموزشی خود ایجاد می کردند .                                                                                                    

همچنین سولیوان (1974) دریافت، بچه ها در کلاس باز در مقایسه با بچه های کلاسهای سنتی نمره معنادار و بهتری در 2 از 4 تست گلیفورد بدست می اورند                                          

چامبرز (1973) در مطالعه ای از 671 معلم، تاثیرات منفی و مثبت آنها را بر روی خلاقیت دانش‌آموزان مورد بررسی قرار داد. بررسی پاسخ ها نشان می داد: معلمهایی که موجب رشد خلاقیت در دانش آموزان هستند در مدیریت و هدایت کلاس به روشهای غیر رسمی گرایش دارند. آنها به دانش آموزان اجازه می دهند موضوعاتی را که می خواهند، انتخاب کنند. پذیرای دیدگاههای غیر معمول آنها هستند، به خلاقیت پاداش داده، در بیرون از کلاس با دانش آموزان در تعامل هستند و تشویق استقلال دانش آموزان و عملکرد مثبت آنها را بعنوان نقش موثر الگوی خلاقیت می دانند. در مقابل رفتارهای متضاد که باعث کاهش خلاقیت می شود، عبارتند از: دلسرد کردن عقاید دانش آموزان، تاکید بر تکرار یادگیری، ناامنی، سختگیری و اعمال روشهای سنتی که موجب تقلیل خلاقیت می‌شنود.                                                                                         

عدم توجه و عدم بکارگیری این روش تا جایی پیش می‌رود که وضعیت برنامه‌های درسی با روشهای تدریس ، عملکرد و نحوه پیشرفت تحصیلی دانش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آموزان کشور ما در سطح ابتدائی و راهنمائی در درس علوم و ریاضی در مقایسه با 40 کشور در جهان در مطالعات Timssدر وضعیت نا مطلوبی قرار داده است ( کیامنش ، 1377 ).

در تحقیقی که موسی پور (137) با جامــعه آماری تمامی دبـیرانـی که طی پنج سال مـتوالی در دبیرستانهای کرمان انجام داده است فعالیت اصلی دبیران در اداره کلاس و تدریس برای حدود 90 دقیقه زمان به ترتیب عبارتند از :

1- مرور درس گذشته                                                                       9/7 دقیقه

2- پاسخگویی به سوالهای دانش آموزان از درس قبلی                                    7 دقیقه

3- پاسخگویی دانش آموزان به سوالهای معلم از درس قبل                          9/12 دقیقه

4- مقدمه و معرفی مبحث جدید                                                            7/8 دقیقه

5- بسط و توسعه مبحث جدید با توضیح معلم                                            22 دقیقه

6- بسط و توسعه مبحث بین شاگردان                                                     7/8 دقیقه

7- حل تمرینهای مختلف در کلاس درس                                               6/12 دقیقه

8- تعیین تکالیف برای آینده                                                                5/6 دقیقه

معلمان معمولا به هنگام تدریس از روشهای مستقیم برای تدریس استفاده می کنند . به طور کلی روش تدریس مناسب در مدارس نه تنها باعث می شود که خلاقیت کودکان رشد یابد ، بلکه دانش آموزان را با دنیای فردا که مسئله و مشکلات بی شماری دارد آشنا می سازد و آنها را  آماده ی حل مسئله ،خلاقیت و نوآوری می کند  

 

جمع بندی

به طور کلی معلم مجری نهایی برنامه های تربیتی است و به قول کریمرز (1993) عنصر کانونی فرایند آموزش محسوب می شود . معلم در جریان آموزش و پرورش این امکان را به دست می آورد ، شاگردان را به فعالیت فرا خواند ( فرانسیس / 1990) با نحوه شکل گیری دانش و علم آشنا گرداند ( شریعتمداری/1374) ، به پژوهش موثر بکشاند (دیویی/1934 ، کوهن و مانیون /1991) ، به مشارکت در یادگیری بنشاند (دوک /1991،سالوین /1988 ، الیوت/1985، اونسکی /1972)، توان نقد کردن را در آنها بپروراند (مایرز/1986 ، مایر /1992) و آنها را با روش آموختن آشنا گرداند ( فردانش /1372 ، دروچ /1978، اپل /1993) در عین حال معلم می تواند با تاکید نهادن بر امور و عمل کردن به شیوه خاصی شاگردان را به فراگیری غیر فعال مطالب وا دارد (آرنولد /1992 ،دوک /1991 ،مایسون /1972 ) و از آنها کتابخانه متحرک پدید آورد .

 
 

روش تدریس بارش مغزی

 بارش مغزی "BRAIN STORMING" یکی از شناخته شده ترین شیوه های برگزاری جلسات هم فکری و مشاوره بوده و کاربرد جهانی دارد. این روش دارای مزایا و ویژگیهایی منحصر به فرد است. در واقع بسیاری از تکنیک های دیگر منشعب از این روش است. در اینجا ضمن معرفی کوتاهی از تاریخچه و تعریف بارش مغزی به بررسی قواعد این روش می پردازیم. آنگاه ترکیب اعضا و گروه مشخص می شود و پس آن روند برگزاری یک جلسه بارش مغزی ارایه می گردد. در نهایت مزایا و معایب این روش معرفی می شود تا دبیران و روسای جلسات بتوانند دامنه ی کاربرد آن را ارزیابی کرده و در جای خود از آن استفاده کنند.

این روش توسط الکس اسبورن در سال 1988 معرفی گردید. در آن زمان بنیاد فرهنگی اسبورن این روش را در چندین شرکت تحقیقاتی، بازرگانی، علمی و فنی برای حل مشکلات و مسایل مدیریت به کار گرفت. موفقیت این روش در کمک به حل مسایل آن چنان بود که ظرف مدت کوتاهی به عنوان روشی کارآمد شناخته شد.

فرهنگ لغت " وبستر" تعریف بارش مغزی را چنین بیان می دارد : تکنیک برگزاری یک کنفرانس که در آن سعی گروه بر این است تا راه حل مشخصی را بیابد، در این روش همه ی نظرات در جمع بندی مورد استفاده قرار می گیرند. روش بارش مغزی امروزه یکی از متداول ترین روشهای تصمیم گیری گروهی است و موجب گسترش و تحول بسیاری از روشهای مرتبط و مشابه گردیده است. دانشمندان زیادی از جمله : اسبورن، کال و همکاران، بوچارد، گچکا و همکاران، دلبگ و همکاران، لوئس، و نگاندی و سیج در کتابهای خود به این روش پرداخته اند و جهت ارتقا آن کوشیده اند.

 

 قواعـد بارش مغــزی

اسبورن عنوان می دارد پیشنهاد ایجاد شده در ذهن یک فرد عادی در گروه، 2 برابر پیشنهاد ایجاد شده در حالت انفرادی است. در صورتی که قواعد و مقررات مشخصی برای جلسات بارش مغزی در نظر گرفته و رعایت گردد، این روش بسیار کارآمدتر خواهد شد.

بارش مغزی بر دو اصل و چهار قاعده ی اساسی استوار است.

اصل اول مبتنی بر تنوع نظرات است. تنواع نظرات، آن بخش از مغز را که به خلاقیت مربوط است فعال تر می کند تا بر تفکر قضاوتی THINKING JUDJMENTALخود فایق آید. تفکر قضاوتی در واقع به معنی ارزیابیها و نظرات تکمیلی نسبت به مطلب مطرح شده است. به این منظور بعد از آنکه تمامی پیشنهادات جمع آوری گردید ؛ بررسی و ارزیابی پیشنهادات صورت می گیرد.

اصل دوم کمیت، فزاینده کیفیت است. یعنی هر چه تعداد پیشنهادات بیشتر شود، احتمال رسیدن به یک راه حل بهتر افزایش می یابد.

سلامت و مهر

 چهار قاعــده اساسی بارش مغــزی

. 1- انتقال ممنوع: این مهمترین قاعده است و لازم است تمام اعضا به آن توجه کرده و بررسی و ارزیابی پیشنهاد را به آخر جلسه موکول کنند. ضمن اینکه ملاحظه تبعیض آمیز پیشنهادات نیز ممنوع است.

2-. اظهار نظر آزاد و بی واسطه: این قاعده برای جرات بخشیدن به شرکت کنندگان برای ارایه پیشنهاداتی است که به ذهن آنها خطور می کند، به عبارت دیگر در یک جلسه بارش مغزی تمام اعضا باید جسارت و شهامت اظهار نظر را پیدا کرده باشند و بدون آنکه ترسی از ارزیابی و بعضاً انتقاد مستقیم داشته باشند ؛ بتوانند پیشنهاد و نظر خود را بیان کنند. هر چه پیشنهادات جسورانه تر باشد نشان دهنده ی اجرای موفق تر جلسه است.

3-. تاکید بر کمیت : هر چه تعداد نظرات بیشتر باشد، احتمال وجود پیشنهادات مفید و کارسازتر در بین آنها بیشتر می شود. موفقیت اجرای روش بارش مغزی با تعداد پیشنهادات مطرح شده در جلسه رابطه مستقیم دارد. در این روش این گونه عنوان می شود که هر چه تعداد پیشنهاد بیشتر باشد احتمال وجود طرح پیشنهاد کیفی بیشتر است.

4-. تلفیق و بهبود پیشنهادات : اعضا می توانند علاوه بر ارایه پیشنهاد، نسبت به بهبود پیشنهاد خود اقدام کنند. روش بارش مغزی این امکان را به اعضا می دهد که پس از شنیدن پیشنهادات دیگران پیشنهاد اولیه بهبود داده شود. آنها همچنین می توانند پیشنهاد خود را با چند پیشنهاد دیگر تلفیق کرده و پیشنهاد بهتر و کاملتری را به دست آورند.

 

ترکیب اعضای گــروه بارش مغــزی

در هر جلسه بارش مغزی لازم است افراد ذیل حضور داشته باشند : رییس، دبیر جلسه و اعضای گروه، رییس جلسه، قواعد کاری و مسئله مورد بحث مشکل را مطرح می کند و ناظر بر حسن اجرای آنهاست. دبیر، کار ثبت صورتجلسه را انجام می دهد. بهتر است دبیر نزدیک رییس جلسه بنشیند، به طوری که بتواند نقش رابط غیر مستقیم بین رییس جلسه و اعضا را ایفا کند. بهتر است پیشنهادات به طور گزارشی، نه کلمه به کلمه، یادداشت شوند. اسبورن پیشنهاد می کند که از افرادی که دارای موقعیتهای شغلی یکسان هستند برای هم فکری، دعوت به عمل آید. ضمناً باید در نظر داشت چنانچه رییس و مرئوس با هم در یک گروه باشند اصل اظهار نظر آزاد و بیواسطه خدشه خواهد یافت مگر آنکه برای آن قبلاً تدابیری اندیشیده شده باشد.

پیشنهاد ایجاد شده در ذهن یک فرد عادی در گروه ، 2 برابر پیشنهاد ایجاد شده در حالت انفرادی است.

salamatomehr

 رویه برگـــزاری جلسات بارش مغـــــزی

یک گروه 6 تا 12 نفری از اعضا انتخاب می شوند حتی الامکان از لحاظ رتبه ی اداری همسان باشند. مشکل به روشنی تعریف شده و برای شرکت کنندگان توضیح کافی داده می شود. حداقل یک هفته از طرح صورت مسئله گذشته باشد یعنی دستور کار هر جلسه قبلاً اعلام شده باشد. بلافاصله پیش از جلسه اصلی بارش مغزی، برای اعضا، جلسه ای توجیهی برگزار می شود. با نوشتن صورت مسئله بر روی تخته سیاه به طوری که برای همه قابل خواندن باشد، جلسه بارش مغزی شروع می شود.

رئیس جلسه 4 قاعده جلسه بارش مغزی را متذکر می شود. هر یک از اعضا که مایل به ارایه پیشنهاد باشد دست خود را بالا می برد و در هر نوبت یک پیشنهاد را ارایه می دهد. رییس جلسه طی یادداشتی 2 کلمه ای و کوتاه، هر یک از پیشنهادات را روی تخته سیاه می نویسد و در همین حال دبیر جلسه پیشنهاد را با جزئیات بیشتری ثبت می کند. در صورت لزوم رییس جلسه می تواند برای برانگیختن اذهان در ارایه پیشنهادات جدید صورت مسئله با پیشنهادات ارایه شده، را مجدداً طرح کند. مدت زمان جلسه نباید از حد مجاز، که معمولاً 60 دقیقه است تجاوز کند.

 

مــزایا و معایب

باوجودی که روش بارش مغزی بسیار متداول است، لیکن تاکنون به طور خاص، در جهت روشن نمودن بهترین شرایط اجرای این روش، تحقیقات کافی صورت نگرفته است.

مزایای این روش عبارتنداز :

با توجه به اصل هم افزایی باعث می شود خلاقیت گروهی موثرتر از خلاقیت فردی عمل کند.

با این روش، در مدت زمان نسبتاً کوتاهی، شمار زیادی پیشنهاد حاصل می شود.

با نوشتن صورت مسئله بر روی تخته سیاه به طوریکه برای همه قابل خواندن باشد، جلسه  بارش مغزی شروع می شود.

 

معایب و نقایص این روش عبارتنــد از :

ممکن است ایجاد شرایط جهت اظهار نظر آزاد و بیواسطه دشوار باشد.

گروه معمولاً تحت فشار اکثریت قرار گرفته و موجب می شود فرد با نظر اکثریت موافقت کند، حتی اگر قویاً احساس کند که نظر اکثریت اشتباه است.

اکثر اوقات تمایل گروه بر حصول یک توافق است، تا دستیابی به پیشنهادات متنوعی که به خوبی مورد بررسی قرار گرفته باشند، در واقع این حرکت در حال حاضر بخاطر ساختار جلسات، به صورت عادت درآمده است.

هنگام بارش مغزی، اغلب افراد مواردی بدیهی یا ایده آل را پیشنهاد می کنند و این از تلاش آنها برای بحث بیشتر و در نتیجه ارایه پیشنهادات خلاق می کاهد.

ماهیت تنوع گرای بارش مغزی، خود به خود مسبب افزایش پیشنهادات می شود ولی اصلاح و پالایش ساختاری پیشنهادات را در بر ندارند.

اگر گروه از یک رییس جلسه خود برخوردار نباشد ممکن است برخی از افراد جلسه را، به طور کامل تحت الشعاع خود قرار دهند.

اجرای موفقیت آمیز این روش مستلزم شناخت قبلی افراد از مساله است.

در این روش، بهبود مرحله به مرحله " تدریجی " پیشنهادات کمتر مشاهد می شود.

گاهی اوقات این روش، به مسایل نسبتاً ساده و پیش پا افتاده محدود گشته و باعث می شود که روش ارایه شده برای حل مسایل کلی پیچیده و کارآیی کافی را نداشته باشد.

برای بعضی افراد، پیروی از قواعد این روش، یا ارایه پیشنهادات متنوع مشکل است.

 

 روش هــا و تکنیک هــای مشابــه

از بارش مغزی روش های گوناگونی مشتق شده است. مثلاً یک روش می گوید بهتر است شرکت کنندگان پیش از ورد به جلسه پیشنهادات خود را کتباً در اختیار رییس جلسه قرار دهند، رییس جلسه پیشنهادات را بدون اعلام منبع برای همه شرکت کنندگان قرائت می کند. این روش که برای از بین بردن معایب بندهای 2 و 3 مورد استفاده قرار می گیرد، بارش مغزی گمنام "Anonymous Brains" نام دارد. شیوه های دیگری نیز وجود دارد، به عنوان مثال از شرکت کنندگان خواسته می شود، تا نظرات خود را در مدتی کوتاه به رشته تحریر درآورند. این روش افکارنویسی "Brainwriting" خوانده می شود.

تلفیقی از افکار نویسی و بارش مغزی نیز وجود دارد که به روش Triggerمشهور است. این روش را جورج مولر کارشناس شرکت فورد موتور ابداع کرد. در این روش شرکت کنندگان هر کدام شخصاً فهرستی از کلمات مرتبط به مساله را تهیه می کنند. مزیت این روش بر روش بارش مغزی در این است که قابلیت بسط و گسترش پیشنهادات را دارد.

ویلیام گوردن به منظور غلبه بر برخی مشکلات بارش مغزی شیوه جدیدی را ابداع کرد. رویه آن بدین گونه است که : رییس جلسه، از گروه می خواهد تا به مفهوم با اصول مساله پرداخته و مساله را ریشه ای مورد بررسی قرار دهند، رفته رفته، با مطرح شدن نظرات متفاوت، افراد اطلاعات بیشتری پیدا کرده و پیشنهادات جدیدی مطرح می کنند. مزیت عمده این روش امکان بررسی سایر پیشنهادات و عدم تمرکز بر یک پیشنهاد است. در نتیجه این روش مانع تصمیم گیری ناپخته در فرآیند حل مساله می گردد.

 

 گونه دیگر بارش مغزی شیوه of Problem Elements= Sil Succesive integerationاست. این روش به وسیله هلموت اشلیکسوپ از موسسه باتل ابداع گردید. معایب بندهای شماره 5، 3، 2 با این روش برطرف خواهد شد. در این روش عناصر جلسات آزاد و روابط اجباری به طور فزایده ترکیب می شوند تا این که گروه به راه حل نهایی مورد توافق دست یابد. توفان فکری عبارت است از بیان تفکرهای متنوع، در حالی که روش SILکتبی بوده و تفکر چه متنوع، چه مشابه اصل است.

 

الگوی کاوشگری علمی

این الگو باعث آموزش علمی به سبکهای مشخص و آموزش مفاهیم بنیادی در دانش آموزان می گردد . رسالت معلم در این الگو پرورش کاوشگری , ایجاد جوی توام با همکاری و داشتن انعطاف است. این الگو منجر به دانش علمی تعهد به کاوشگری علمی, ژرف اندیشی و روح مهارت همکاری در دانش آموزان می شود. مـراحل این الگو عبارتند از:

۱- فراهم آوردن زمینه جستجو برای دانش آموزان.

۲- تعیین مسئله از سوی دانش آموزان.

۳- مشخص کردن مسئله در هر جستجو توسط دانش آموزان.

۴- دانش آموزان حدس در خصوص راههای توضیح مشکل می پردازند.

 

الـگــــوی تدریس غیـــــر مستقیم

این الگو باعث مشارکت فراگیران در یادگیری شده و به آنها یاد می دهد که چگونه خود را به فراگیری مطالب پرداخته و مسائل را حل نمایند. معلم نقش هادی, راهنما و تسهیل کننده را دارد و دانش آموز آغاز کننده به نحوی که معلم به دانش آموزان کمک می کند تا مسائل را تعریف و برای حل موفقیت آمیز آنها اقدام نمایند. همچنین معلم بایستی مکانی آرام توام با جو مثبت و اطلاعات مورد نیاز برای دانش آموزان فراهم نماید. این الگو دانش آموزان را قادر به افزایش آگاهی فردی, رشد خود, هدفهای اجتماعی و تحصیلی متنوع می نماید. مراحل تدریس این الگو عبارتند از:

۱- تعریف موقعیت توسط فراگیر به نحوی که معلم ابراز احساسات را ترغیب می کند.

۲- کشف مشکل بوسیله دانش آموزان .

۳- رشد بینش توسط بحث دانش آموزان در باره مسئله و حمایت معلم از آنها.

۴- برنامه ریزی و تصمیم گیری توسط دانش آموزان .

۵- یکپارچگی از طریق توسعه بینش دانش آموزان در خصوص مسئله و حمایت معلم از آنها.

 

الگـــوی بدایع پــــردازی ( افـــزایش تفکــــر خلاق )


هدف این الگو افزایش تفکر خلاق و مشکل گشایی در مواقع خاص, بر هم زدن سنتهای متداول و گسترش افق های فردی و اجتماعی در دانش آموزان است. معلم سوالاتی از دانش آموزان می نماید, ولی پاسخ دانش آموزان کاملاً باز است و معلم بایستی کمک کند تا شاگردان تفکر خود را بسط دهند این الگو باعث رشد خلاقیت و نوع آوری, همبستگی گروه و بر هم زدن سنتها در نزد انظار می شود. 
مراحل تدریس الگو عبارتنداز:

۱- توصیف وضعیت جدید به کمک معلم

۲- قیاس مستقیم به نحوی که معلم قیاس مستقیم ( مقایسه ساده از دو موجود یا دو مفهوم) را پیشنهاد و از شاگردان می خواهد آنها را توصیف کنند.

۳- قیاس شخصی به نحوی که معلم شاگردان را به قیاس مستقیم ( شدن) ترغیب میکند.

۴- مقایسه قیاسهـــا از طــــــریق شاگردان

 ۵- تــوضیح تفاوتها به کمک شاگــردان

۶- اکتشاف به کمک شاگــردان

۷- قیاس زایی، شاگردان مجدد به بیان شباهتها و تفاوتهای قیاس می پردازند.

 


الگـــوی پیش سازمـــان دهنـــده

ویژگیهای الگوی پیش سازمان دهنده:
 الف- مراحل اجرای الگوی پیش سازمان دهنده: 
در ابتدا پیش سازمان دهنده ارائه می شود که باید از مطالب درس جدید کلی تر باشد سپس معلم به ارائه مطالب و مفاهیم درس جدید می پردازد و در آخر کار برای تفهیم بیشتر مطالب جدید باید مثالها و نمونه هایی ارائه می دهد.
 
ب- چگونگی کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوی پیش سازمان دهنده: 
 در این الگو معلم نقش انتقال و ارائه کننده مفاهیم درس را دارد و شاگردان، دریافت کننده و پذیرنده مطلب درسی هستند. برای اثر بخشیدن به این الگو، مهمترین نکته این است که معلم باید برای ارائه مطالب درسی، مناسبترین پیش سازمان دهنده را انتخاب کند. جهت ارتباط، همیشه از طرف شاگرد یا شاگردان است.  
 
پ- ماهیت روابط میان گروهی: 
 در این الگو، معلم با فرد فرد دانش آموزان یا با کل آنها ارتباط پیدا می کند ولی این ارتباط یک طرفه است یعنی شاگردان معمولاً با او و با یکدیگر ارتباط ندارند و در واقع معلم بر کلاس مسلط است. برای افزایش روابط میان گروهی در این الگو، معلم می تواند با طرح پرسشهای راهنمایی کننده، فراگیران را به شرکت در بحثهای کلاس علاقه مند کنند.  
  
ت-  شرایط و منابع لازم در الگوی پیش سازمان دهنده: 
 در این الگو، معلم و کتاب و کلاس درس فقط منابع و شرایط آموزشی هستند. در این الگو معلم باید بتواند مطالب کلی را از جزئی تمیز دهد. باید سخنران خوبی باشد، به فراگیران فرصت دهد تا در فرآیند آموزشی شرکت جویند. معلم در هر موقعیت آموزشی، یکی از منابع متعدد اطلاعات است و سایر منابع از جمله ابزارهای آموزشی، به شاگردان امکان می دهند تا به مطالب درسی از زاویه های مختلف نگاه کنند.  
 
  محاسن و محدودیتهای الگوی پیش سازمان دهنده: 
 الگوی پیش سازمان دهنده، الگوی مناسبی برای دروس نظری است و مناسب برای نظامهای آموزشی فقیر می باشد. در این الگو از یک زمان آموزشی محدود می توان حداکثر استفاده را کرد. از اتلاف وقت جلوگیری می شود. مفاهیم، بطور منظم در ساخت شناختی شاگردان جای می گیرد. 
از محدودیتهای آن می توان به: در این الگو تمام تصمیمات توسط معلم گرفته می شود به نیازها و علایق و تواناییهای شاگردان کمتر توجه می شود، محتوا با زندگی واقعی شاگردان چندان ارتباطی ندارد. به مسائل روانی، عاطفی و اجتماعی شاگردان کمتر توجه می شود.  
 ۴- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یکپارچه.

 

الگـــــوی دریافت مفهـــــوم

ین الگو برای یاد دادن نحوه طبقه بندی کردن, نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد. در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیه های دانش آموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونه های مثبت و منفی سازمان می دهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت می کند. این الگو دانش آموزان قادر به مفهوم سازی پیشرفته, مفاهیم خاص, استدلال استقرایی, تسلط و آگاهی به چشم اندازها, دورنماها, تحمل ابهام و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات می نماید. مراحل الگوی تدریس دریافت مفهوم به شرح زیر است:

 

• عـــرضه مطالب و شناسایی مفهــــوم

 

• آزمـــون دستیابــی به مفهـــــوم

 

• تحلیل راهبــردهای تفکــر

 

الگــــوی تفکـــــر استقرایــــی

این الگو باعث بهبود ظرفیت تفکر, گردآوری, سازماندهی و کنترل اطلاعات و نام گذاری مفاهیم میشود. به بیان دیگر این الگو باعث گردآوری اطلاعات سازماندهی و کنترل مطالب میشود. در این الگو معلم آغازگر فعالیت است, زیرا فعالیتها از قبل به وسیله معلم تعیین می شوند, اما جو همکاری و دوستانه بین معلم و شاگردان وجود دارد. تماس یکایک دانش آموزان برای دسترسی به اطلاعات فراهم نماید. این الگو منجر به افزایش آگاهی فردی و رشد خود کنترلی دانش آموزان می گردد و در همه سطوح تحصیلی کاربرد دارد.

 

مــــراحل تدریس الگوی تفکر استقرایــــی عبارتند از:

• تکوین مفهـــوم

• تفسیــــر مطالــــب

• کاربــــرد اصــــول یا عقاید

الگـــوی آمــــوزش کاوشگــــری

این الگو باعث تقویت استدلال فراگیران, شناخت مفاهیم, فرضیه ها و آزمون آنها در دانش آموزان می شود. در این الگو جو همکاری بین معلم و شاگردان وجود دارد, ولی سیستم اجتماعی بیشتر توسط معلم به ترغیب فراگیران جهت آغاز کاوشگری می پردازد و شیوه ها ی کاوشگری را به آنها یاد می دهد, این الگو منجر به یادگیری و تقویت مهارتهای جریان علمی, کاوشگری خلاق, تقویت روح خلاقیت, استقلال در یاد گیری, تحمل ابهام و موقتی بودن دانش در دانش آموزان می شود.

 

مـــراحل تدریس الگــو عبارت است از :

• مواجه نمودن فراگیران با مسئله

• گردآوری داده ها در خصوص مسئله و اثبات آن

• طبقــــه بندی داده ها (اطلاعـــات)

• تجـــــزیه و تحلیـــل داده ها

• تحلیل جـریان کاوش

روش حل مسئله :
این روش یکی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند, بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, 1378) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام می شود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیه ها را ازمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود می تواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان می کوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افکار و اندیشه هایی که دارند, در کلاس راه حلی بیابندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز می شود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند همانا بست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است. ( کرامتی – 1382 - ص 86 )   که در اجرای این روش مراحل زیر باید مورد توجه قرار گیرد. 

1 – شناسایی و بیان مسئله   

2 – تشکیل فرضیه ها

3 – جستجوی اطلاعات یا انجام آزمایشات بصورت کار گروهی

4 – تحلیل اطلاعات – پذیرش فرضیه معتبر و رد فرضیه های نادرست

5 – تکرار آزمایش  ( تعمیم )  ( دکتر شعبانی – 1380 – ص 314 )

salamatomehr
 

http://rezap502.epage.ir/fa/module.content_Page.95-09.html

دیدگاه خود را بیان کنید



نظرسنجی